به گزارش تریبون تبریز، فرهیختگان نوشت: با توجه به نتایج انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، مسعود پزشکیان ۳ میلیون رای خود را تنها از استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل به دست آورد. رای دادن همه قومیتها در انتخاباتهای مختلف به افرادی که تصور میکنند قرار است به مطالبات آنها رسیدگی کنند، امر تازهای نیست اما حساسیت در این باره به این دلیل بالا رفته است که مسعود پزشکیان خود آذریزبان است و چندین سال از این حوزه انتخابیه به بهارستان رفته است.
سوال اصلی که با نگاه به این تحلیل مطرح میشود این است که اگر مسعود پزشکیان توانسته با تکیه بر قومیت جذب رای داشته باشد، فضای سیاسی پیشرو در دولت چهاردهم دستخوش چه تحولاتی خواهد شد؟ این امر را میتوان نوعی تهدید دانست که منجر به تقویت شکافهای قومیتی میشود یا فرصتی برای ترمیم این شکافها خواهد بود؟
مساله دیگری که ممکن است کشور را تهدید کند این است که از این پس سایر گروههای سیاسی نیز با نگاه به تجربه موفقیت پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳ مساله قومیت را در کمپینهای سیاسی خود مورد توجه قرار دهند و با نگاهی غیرملی صرفا بر شکافهای اجتماعی تمرکز کنند.
برخی نیز معتقدند تلاش کمپین تبلیغاتی پزشکیان برای پوشش مطالبات جوامع ساکن مناطق مرزی که غالبا قومیتها هستند و سابقه سیاسی او در این منطقه هیچ تاثیری در جذب آرای قومی نداشته و موفقیت پزشکیان در جذب آرای قومیتی صرفا به خاطر اصالت آذری پزشکیان است.
اشتباه رایج درمورد آرای پزشکیان این است که صرفا یکی از این دو رویکرد تحلیلی را درست قلمداد کنیم، درحالی که سبد آرای قومی پزشکیان جمعی بین این دو رویکرد است. یعنی هم اصالت آذری پزشکیان در پیروزی موثر بوده و هم توان کمپین تبلیغاتی پزشکیان در مزیت سازی از این ویژگی پزشکیان.
پزشکیان در انتخابات به غیر از تاکید بر حقوق اقلیتها و مذاهب کلان ایده مهمی برای چالشهای اقوام ارائه نداده است. لذا نمیتوان جذب رای فعلی را صرفا متکی به تلاش کمپین تبلیغاتی پزشکیان دانسته و نسبت قومیتی او را نادیده گرفت. او تا الان صرفا با تاکید بر مطالبات اقوام و مذاهب این مساله را از پستو بیرون آورده و باب گفتوگو در مورد آن را باز کرده است.
او اگر بتواند مطالبات قومی را ذیل منافع ملی حل کند اقدام شایسته تحسینی انجام داده، چراکه توانسته سرمایه اجتماعی کشور و خودش را همزمان رشد بدهد اما اگر نتواند پاسخ قانعکنندهای به این مطالبات بدهد همین روند معکوس خواهد شد. باید توجه داشت که پزشکیان یک سابقه سیاسی چندساله هم در آذربایجان داشته و شخصیتی باسابقه و با نفوذ اجتماعی بالا تلقی میشود.
او همچنین علاوهبر مناطق آذرینشین توانسته در استانهای کردنشین، بلوچستان و گلستان نیز پیروز منازعه سیاسی باشد؛ استانهایی که به لحاظ قومیتی هیچ نسبتی با پزشکیان ندارند و این یعنی نامزد اصلاحطلبان در انتخابات چهاردهم توانسته با به راه انداختن کمپینی تبلیغاتی مطالبات اقوام و مذاهب را نمایندگی کرده و آرای آنها را به سبد خود بیندازد.
پیروزی پزشکیان به نسبت دو برابری در سیستانوبلوچستان و مقایسه آن با نسبت شش برابری در آذربایجان غربی و شرقی نشان میدهد که اصالت پزشکیان عامل موثری در موفقیت کمپین او بوده است.
او حالا با قرار گرفتن در راس مدیریت اجرایی این فرصت را دارد که از اشراف خود بر مسائل مناطق دور از مرکز کشور برای به کارگیری هدفمند امکانات بهره ببرد و چالشهای اصلی مناطق مختلف را حل کند.
پزشکیان تقریبا از نیمهمرداد راهی پاستور میشود و لازم است بهعنوان رئیسجمهور به این موضوع توجه داشته باشد که در گستره وسیع سرزمینی ایران، اقوام مختلفی جای میگیرند و او در وهله اول میبایست با نگاه فراقومیتی و با اصل قرار دادن منافع ملی حل این چالشها را در دستورکار قرار دهد.