به گزارش تریبون تبریز، جوامع ما در مواجهه با چالشهای حیاتی ناشی از رشد تصاعدی جمعیت، با یک سری مشکلات عمده روبرو هستند: از کمبود منابع غذایی گرفته تا تخریب سریع اکوسیستمهای طبیعی و افزایش ردپای کربن. این مسائل، که با شهرنشینی گسترده تشدید شده است، راهحلهای نوآورانهای را طلب میکند، از جمله معماری زیستتقلیدپذیر که از این پس بیشتر جلوه میکند. این اصطلاح( بیو میمیکری) که از کلمه یونانی بیو یعنی زندگی و میمیک یعنی تقلید برگرفته شده است، شامل الهام گرفتن از طبیعت جهت خلاقیت و نوآوری است. از منظر معماران، یادگیری از فرمها، مکانیسمها و فرآیندهای طبیعی به منظور طراحی ساختمانهایی است که پایدارتر، کارآمدتر نسبت به انرژی و سازگار با محیط زیست هستند. بنابراین این ایده به عنوان یک زمینه نوآورانه که نویدبخش معماری مدرن است مطرح میشود. با این حال، بسیار مهم است که آگاهی خود را در رابطه با این موضوع به چالش بکشیم، زیرا اغلب اوقات زیستتقلیدپذیری در معماری به زیبایی شناسی الهام گرفته از طبیعت محدود میشود و یکپارچگی واقعی مکانیسمهای طبیعی را لاینحل باقی میگذارد.
الگوبرداری محض از طبیعت کافی نیست
معماری زیستتقلیدپذیر، به عنوان یک رشته ابتکاری، الگوهای خود را در مکانیسمها و رفتارهای مشاهده شده در قلمرو حیوانات و گیاهان مییابد. در این حالت، معماری دیگر محدود به زیباییشناسی طبیعی ساده نیست، بلکه هدف آن تقلید از استراتژیهای کارآمد و ساختارهای هوشمند طبیعت است. به عنوان مثال، برج “ایستگیت” در پایتخت زیمبابوه، از مکانیسمهای تنظیم حرارتی موریانههای تپهساز الهام گرفته شد تا ساختمانی را طراحی کند که بتواند دمای داخلی خود را به طور موثر تنظیم کند، تا بتواند مصرف انرژی آن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
با این حال، علیرغم این جاهطلبی، تقلید واقعی از رفتارها و مکانیسم های حیوانات و گیاهان در معماری معاصر بطور معمول کم است. این وضعیت در دستاوردهای قابل توجهی منعکس شده است. به عنوان مثال، خانه اپرای هاربین در چین که شبیه به یک بلوک بزرگ یخی طراحی شده است، از محیط زمستانی آن منطقه الهام گرفته شده است. در حالیکه، مصرف انرژی قابل توجه آن، به دلیل نور زیاد و گرمایش ضروری، با هدف اولیه هماهنگی با طبیعت در تضاد است. به همین ترتیب، سازه چوبی پارازول در شهر سویل اسپانیا، با ساختار و سلولهای قارچی شکل خود، بر ملاحظات زیباییشناختی تمرکز دارد. نقش اصلی آن محدود به ایجاد سایه برای بازدیدکنندگان میدانی است که در زیر آن قرار دارد.
این مثالها اهمیت دور شدن از واژه سبزشویی( واژهای است که به دورویی انسانهای بهظاهر دوستدار محیط زیست اشاره دارد به این صورت که با نام حمایت از محیط زیست به محیط زیست و به جامعه انسانی صدمه میزنند) را نشان میدهد. اگرچه این دستاوردها در راستای سبزشویی بیان نشدهاند، اما خطرات بالقوه مرتبط با این عمل را برجسته میکنند، که شامل ارائه یک تصویر اکولوژیکی نادرست به پروژهها است.
ایدهای در اوج محبوبیت
واحد معماری زیستتقلیدپذیر، اگرچه در حال تکامل است، اما در حال حاضر محدودیتهای خاصی را آشکار میکند. با این حال، با وجود این موانع، متد و مفهوم معماری امیدوارکنندهای را نشان میدهد که در صورت به کارگیری صحیح میتواند به مقابله با تغییرات اقلیمی کمک زیادی کند. در کشور فرانسه، کارشناسان و مؤسسات بسیاری در این زمینه سرمایهگذاری میکنند و ایدههای نوآورانه و امیدوارکنندهای را با تأثیرگذاری مثبت بر کره زمین، جوامع و محیط های شهری ما ارائه میدهند.
در همین راستا، شهر سنلیس فرانسه یک برنامه توسعه را راهاندازی کرده است تا بتواند گستره زیستتقلیدپذیر را در فرانسه و اروپا توسعه بخشد. مرکز عالی زیستتقلیدپذیر اروپایی سنلیس که در محل یک پادگان نظامی سابق مستقر شده است، مأموریت دارد با انجام فعالیتهای مختلف آگاهیبخشی، پژوهشی، آموزشی و شبکهسازی، پیشرفت زیستتقلیدپذیر را ارتقا دهد . از زمان مطالعه پیشگامانه وزارتی “مطالعه سهم زیست تقلیدپذیر در اقتصاد سبز در فرانسه” در سال ۲۰۱۲، وزارت تحول اکولوژیکی پایدار رویکرد زیستتقلیدپذیر در تحقیق و توسعه را نیز در اشکال مختلف از جمله کنفرانسهای علمی، رویدادهای عمومی، ارزشیابی تزهای دکترا، رقابت های مالی و غیره ترویج داده است.
در بطن معماری زیستتقلیدپذیر، اگرچه تعداد ساختمانهایی که این رویکرد را اتخاذ میکنند هنوز کم است، ولی پروژههای بسیار امیدوارکنندهای در حال ظهور هستند. یکی از آنها به نام “الگسنس” در منطقه ۱۳ پاریس به دلیل طراحی مبتکرانه خود متمایز است. این پروژه که از سه ساختمان تشکیل شده است با نمای جالبی از کشاورزی عمودی ریزجلبکها، در سمتی که بیشتر در معرض نور خورشید است، جلب توجه میکند. این نمای زیستی، مانند یک پوسته دوگانه عمل میکند بدینصورت که هم تنظیم حرارتی ساختمان و هم آلودگیزدایی هوا را با جذب دی اکسید کربن موجود در جو، که برای رشد جلبک ها ضروری است، تضمین میکند. این همافزایی بین ساختمان و نمای زنده آنها را به یکدیگر پیوند میدهد: در حالی که جلبکها برای توسعه به گرمای ساطع شده از سازه نیاز دارند، خانه آلگوسنس نیز از این نمای زیستی برای حفظ تنظیم حرارتی بهینه استفاده میکند.
با وجود این، فراتر از پیشرفتها و نوآوریهای امروزه تقلید زیستی، این ایده مستلزم چشمانداز بلندپروازانهتری است. چرا که طراحی شهرهای زیستتقلیدپذیر واقعی، با الگوبرداری از مکانیسم های طبیعی، بیانگر هدف نهایی است. این امر مستلزم تغییر اساسی در ذهنیت است بدینگونه که شهر را به عنوان یک اکوسیستم در نوع خود به تصویر میکشد نه با یک مجاورت مصنوعی که در نوع خود دعوتی برای بازنگری در مدل شهری کنونی جهت تغییر شکل آن بر اساس قوانین و آموزه های طبیعت خواهد بود.