• امروز : شنبه - ۳ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
1

پرستار شهیدی که اولین بیمارش مادرش بود

  • کد خبر : 25524
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۵
پرستار شهیدی که اولین بیمارش مادرش بود
تریبون تبریز: او پرستار شرکتی بود و موظف نبود که در زمان کرونا فعالیت کند، می‌توانست فعالیت خود را تعلیق کرده و کار نکند، هرچه به او گفتیم کار نکن قبول نکرد و گفت که من به شغلم علاقه‌ دارم، نمی‌توانم به خاطر یک بیماری از کارم دست بکشم. او تا یک هفته قبل از شهادت خود نیز مشغول ارائه خدمت بود.

به گزارش تریبون تبریز، اینها صحبت‌های برادر شهیده مدافع سلامت فرناز کیهانی است.
فرناز در ۲۷ فروردین سال ۱۳۶۸ در خانواده‌ی پنج نفره در تبریز چشم به جهان گشود و در ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به ویروس کرونا چشم از جهان فرو بست.
وقتی با برادر این پرستار شهید تماس گرفتم، از او خواستم خاطرات خواهرش را بازگو کند، از لرزش صدایش معلوم بود به زور جلوی بغضش را گرفته تا بتواند حرف بزند، سخت است بعد از چند سال، خاطرات خواهری که برایش مادری کرده تداعی شود.

او از بچگی عاشق اسباب بازی‌های لوازم پزشکی بود
علیرضا کیهانی برادر شهیده فرناز کیهانی می‌گوید: پدر و مادرم از اول برای خواهرم روپوش سفید و اسباب بازی‌های پزشکی می‌خریدند، زمان کنکور از مهندسی کشاورزی و پرستاری قبول شده بود پدر و مادرم می‌دانستند پرستاری رشته‌ی سختی است، راهنمایی می‌کردند تا کشاورزی را ادامه دهد ولی قبول نکرد گفت از بچگی به پرستاری علاقه دارم.
او می‌افزاید: اولین بیمار خواهرم، مادرم بود که به سرطان مبتلا شده بود و او با تمام وجود از مادرم مراقبت و نگهداری می‌کرد. 
او ادامه می‌دهد: در سال ۹۱ رشته‌ی پرستاری را تمام و به مدت دوسال در بخش ریه بیمارستان امام رضا خدمت کرد.
او با بیان اینکه خواهرم در آزمون استخدامی قبول شد و از سال ۱۳۹۳ در بیمارستان رازی مشغول شد، خاطرنشان می‌کند: همزمان به عنوان مربی به دانشجویان نیز تدریس می‌کرد.
کیهانی بیان می‌کند: نسبت به بیماران خود دلسوز و مهربان بود، حتی اوایل کار خود وقتی بیماری فوت می‌کرد تا چند روز ناراحت می‌شد،می‌گفتیم خب ذات بیمار است یا بهبود می‌یابد یا فوت می‌کند.
او با بیان اینکه بیماران را همانند خانواده‌اش دوست می‌داشت، می‌افزاید: در بخش کودکان بیمارستان رازی به کودکان و خانواده‌هایشان کمک و محبت می‌کرد.
او ادامه می‌دهد: دست و دل باز بود با حقوق کمی که داشت با موسسه خیریه محک آشنا شده و ماهانه مبلغی برای کمک به آنها واریز می‌کرد حتی هزینه‌ی یکی از بچه‌های کمیته امداد را نیز پرداخت می‌کرد و ما از این موضوع بعد از شهادتش باخبر شدیم.

پدر در فراغ فرزندش…
او با اشاره به اینکه مادرم سال ۹۳ فوت کرد، می‌گوید: پدرم بعد از خواهرم در فراغ او بی‌تابی کرده و یک و نیم سال بعد به رحمت خدا رفت.
او نفس عمیقی کشیده و ادامه می‌دهد: من دو خواهر داشتم که حال یکی از آنها را کنار خودم ندارم، فرناز دوسال از من بزرگتر بود و بعد از مادرم برایمان مادری کرد.

راهی که توسط برادرش تدوام دارد
کیهانی می‌افزاید: چون خواهر بزرگمان بود در درس‌هایمان کمک می‌کرد، من کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک خوانده بودم ولی به حیطه‌ی پزشکی هم علاقه داشتم، مدام به من می‌گفت حیف شد کاش رشته های پزشکی می‌خواندی، او مشوق راهم شد و اکنون دانشجوی سال سوم پرستاری هستم، انگیزه‌ای که او به من داد باعث شد تا راه خودش را ادامه دهم.
او می‌گوید: زمان شهادت در بیمارستان رازی شیفت ثابت بود و بیمارستان امام رضا نیز مربی کارآموزان بود.
او با بیان اینکه چون پرستار شرکتی بود موظف نبود که در زمان کرونا فعالیت کند می‌توانست فعالیت خود را تعلیق کرده و کار نکند، خاطرنشان می‌کند: به او گفتیم کار نکن می‌گفت نه علاقه‌ دارم نمی‌توانم به خاطر یک بیماری از کارم دست بکشم تا یک هفته قبل از شهادت خود نیز مشغول ارائه خدمت بود.
او از ته دل آه کشیده و می‌گوید: نبود خواهرم بیشتر از ما به پدرم سخت گذشت چون فرزند اولش بود، نبودش پدرم را نیز از ما گرفت.
او با بغض ادامه می‌دهد: خواهرم غریبانه از پیش ما رفت، در مراسم خاکسپاری او هیچکس حضور نداشت و پدرم از نحوه‌ی خاکسپاری کرونایی‌ها خبر نداشت چند ساعت قبل از مراسم خبردار شد که به چه صورت باید دفن شود.

آخرین مسافرت با فرناز
برادر شهیده کیهانی می‌افزاید: آخرین مسافرتمان به مشهد دوسال قبل از شهادت فرناز بود که خاطرات خوبی رقم خورد اما فکر نمی‌کردیم آن سفر، آخرین سفر بدون فرناز خواهد بود.
او به نصیحت‌های خواهر شهیدش اشاره می‌کند و می‌گوید: حرف‌های او من را به این حرفه کشاند، او می‌گفت جو این رشته با رشته‌های دیگر متفاوت است. در سال ۱۳۹۸، ۶ میلیون حقوق می‌گرفت با این حال هیچ وقت دلسرد نمی‌شد. 
کیهانی به مطالبات خود به عنوان یک دانشجوی پرستاری اشاره می‌کند و می‌افزاید: چون خودم در این حیطه فعالیت می‌کنم درد همه‌ی پرستاران را با پوست، گوشت و استخوان لمس می‌کنم، متاسفانه قشر پرستاری مظلوم واقع شده‌اند وظیفه‌ی اصلی نگهداری از بیماران بر عهده پرستار است اما از لحاظ حقوق و مزایا در مضیقه هستند.
بر اساس این گزارش؛ وظیفه‌ی پرستار مراقبت است تفاوتی نمی‌کند که نوزادی یک روزه باشد یا پیری سالخورده. وظیفه دارد هرروز و هر لحظه از آنها مراقبت کند و شب‌ها بر بالین بیدار بماند حتی اگر چند روز چشم بر هم نگذاشته باشد. 
وظیفه دارد با صبوری و مهربانی پاسخ دردها و ناله‌ها را بدهد چراکه پرستار، وارث صبر زینب(س) است.
خوب است بدانیم،  پرستاران هم گاهی خسته می‌شوند آنها هم خواسته‌ای دارند که باید به آنها حق داده و به مطالباتشان توجه کرد.

لینک کوتاه : https://tribunetabriz.ir/?p=25524

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.