• امروز : چهارشنبه - ۱۱ تیر - ۱۴۰۴
  • برابر با : Wednesday - 2 July - 2025
0

مکانیک سردرودی ناجی ۳ زندانی غیرعمد شد

  • کد خبر : 32536
  • ۱۰ تیر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۲
مکانیک سردرودی ناجی ۳ زندانی غیرعمد شد
تریبون تبریز: در آستانه روز تاسوعا، روز وفاداری به علمدار کربلا، یک مکانیک ساده از سردرود، مبلغ آزادی ۳ زندانی غیرعمد را پرداخت و دل سه خانواده را به نور امید روشن کرد.

به گزارش تریبون تبریز، گاه یک دل ساده، کاری می‌کند که دل هزاران نفر بلرزد؛ نه از اندوه، که از شوق انسانیت.
محرم که می‌رسد، دل‌ها بی‌اختیار رنگ عشق می‌گیرند؛ عشقی که در کربلا معنا شد و در نگاه عباس(ع) به اوج رسید. در این ماه، بعضی اشک می‌ریزند، بعضی سینه می‌زنند، و بعضی هم بی‌صدا کاری می‌کنند که صدایش تا عرش می‌رود.
در میان شلوغی‌های زندگی و هیاهوی روزمرگی، هنوز هستند مردانی که در سکوت، علم مهربانی را بالا می‌برند. مثل مکانیکی ساده از شهر سردرود که با دستانی پینه‌بسته اما دلی به وسعت علقمه، زنجیر اسارت را از پای سه زندانی باز کرد؛ به نیت تاسوعا، به عشق سقای کربلا.

عطر عباس (ع) در کوچه‌های سردرود
محرم، ماه دلدادگی و سوگواری است؛ ماهی که دل‌ها بیشتر از همیشه به یاد عطش، وفاداری و جوانمردی می‌تپند. در این ماهِ غرق در شور و شعور حسینی، گاه اتفاق‌هایی می‌افتد که عطر علمدار کربلا را در کوچه‌های شهر می‌پراکند.
در آستانه تاسوعای حسینی، روز بزرگ وفاداری، یک مکانیک و آهنگر شریف و گمنام از اهالی شهر سردرود با دستانی پینه‌بسته اما دلی لبریز از عشق به حضرت ابوالفضل العباس (ع)، قدمی بزرگ در راه آزادسازی سه زندانی غیرعمد برداشت؛ گامی که نه تنها قفل زندان، که قفل اندوه را نیز از دل سه خانواده گشود.

نذر تاسوعا، آزادی از بند بی‌کسی
این نیکوکار سردرودی با حضور در ستاد دیه آذربایجان شرقی، مبلغی را به نیت خیرات ماه محرم و به‌ویژه روز تاسوعا پرداخت تا سه زندانی نیازمند، که سال‌ها از کانون گرم خانواده دور بودند، بار دیگر لبخند دیدار را تجربه کنند.

از زبان خودش: با عشق عباس (ع) بزرگ شدیم
وی با چشمانی اشک‌آلود گفت: از کودکی با نام و یاد علمدار کربلا بزرگ شدیم؛ حضرتی که درس وفاداری و فداکاری داد. وقتی محرم و به‌ویژه تاسوعا رسید، گفتیم حالا وقت آن است که ما هم سهمی داشته باشیم. خوشحالیم که به نیابت از حضرت عباس(ع)، دل سه خانواده را شاد کردیم.

لبخند پنهان در اشک مادران
وی افزود: امیدوارم این کار کوچک، مرهمی باشد بر زخم‌های بی‌صدای این خانواده‌ها و لبخند را به چهره فرزندان چشم‌انتظار بازگرداند. ای کاش هرکدام از ما در این ماه پرنور، دل‌هایی را از بند اندوه برهانیم.
اکنون سه خانواده، در آستانه عاشورا، با قلبی آرام‌تر به خانه برگشته‌اند؛ کودکانی که دستان پدر را دوباره لمس کرده‌اند و مادرانی که اشک‌هایشان، رنگ شوق گرفته است.

علمداری در کارگاهی بی‌نام و نشان
محرم، نه‌فقط ماه اشک که ماه عمل است. و این اقدام زیبا، روایتی امروزی از همان مردانگی و وفاداری است که علمدار بی‌دست کربلا، با تمام وجودش فریاد زد.
در روزگاری که مهربانی کم‌شنیده شده، مردی از سردرود بی‌صدا فریاد زد: می‌شود عباس‌گونه زندگی کرد. در همان کارگاه ساده، میان آچارها و دود، مردی علم انسانیت را برافراشت؛ او که شاید نامش بر تابلوها نباشد، اما نقش مهربانی‌اش بر دل‌ها ماندگار شد.

لینک کوتاه : https://tribunetabriz.ir/?p=32536

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.