• امروز : چهارشنبه - ۷ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 27 November - 2024
2

مژده شهادت به آیت‌الله مدنی از سوی امام حسین(ع)

  • کد خبر : 8225
  • ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۲
مژده شهادت به آیت‌الله مدنی از سوی امام حسین(ع)
تریبون تبریز: حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی می‌گوید: «وقتی وارد شهر کربلا شدیم،شهیدمدنی فرمودند باید با همین حال خسته و پای آبله زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت می‌کردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه خوانی جان‌گذار، همه را به فیض رساند.»

 به گزارش تریبون تبریز سنت پیاده‌روی کربلا به ویژه در ایام اربعین که امروزه با شور و حالی وصف‌ناپذیر دنبال می‌شود، قدمتی دیرینه دارد. از دیرباز از گوشه و کنار عراق و دیگر کشورها، شیعیان و عاشقان اباعبدالله در ایام منتهی به اربعین مسیر کربلا را در پیش می‌گرفتند.

براساس روایت‌ها و یادمانده‌های تاریخی، یکی از کاروان‌های معروف که در این ایام رهسپار کربلا می‌شد، کاروانی بود که در پیشاپیش آن آیت‌الله سید اسدالله مدنی حضور داشت. آیت‌الله مدنی در مسیر پیاده‌روی اربعین سختی‌های زیادی را متحمل می‌شد. روایت‌های مختلفی درباره تشرف آیت‌الله مدنی به کربلا با پای پیاده وجود دارد که در ادامه از نظر می‌گذرد.

سلوک آیت‌الله مدنی در پیاده‌روی کربلا

یکی از استادان حوزه علمیه نجف اشرف در خاطره‌ای ضمن تمجید از سلوک وحسن اخلاقی آیت‌الله مدنی در خصوص تواضع توأم بااخلاق وی می‌گوید: «طلاب حوزه علمیه نجف اشرف در تابستان‌ها جهت زیارت حرم امام حسین با پای پیاده عازم کربلا می‌شدند. این مسافرت‌ها بعضی وقت‌ها در فصول سرد سال صورت می‌گرفت وگاهی سرما باعث می‌شد تا زائران در خانه‌ها واقامتگاه‌های بین راه بیتوته کنند. یک بار وقتی در یکی از روزهای سرد سال عازم کربلا بودیم ناچار شدیم در مهمان‌پذیری که از حصیر خرما بافته شده بود بیتوته کنیم. در آن مهمان‌پذیر کوچک حدود ۳۰ – ۴۰ نفر خوابیدیم. شهید مدنی با اینکه از کبرای این کاروان و از اساتید بودند، در آن شب به جهت اینکه مبادا نماز شب وتهجد ایشان در نیمه‌های شب باعث آزار زائران شود ونیز به جهت تواضع، در کنار در ورودی خوابیدند وجایگاه خویش را به من دادند وخود سرمای بیرون را تحمل کردند.»[۱]

آیت الله خاتم یزدی هم در خصوص توجه به معنویات و منش شهید مدنی در پیاده‌روی به کربلا و تحمل سختی‌های آن اشاره می‌کند: «آیت‌الله مدنی معمولاً با پای پیاده از نجف به کربلا می‌رفتند. این پیاده‌روی باعث می‌شد تا پای ایشان تاول بزند. با این وصف حال ایشان نماز شبش را به مقداری که توان داشت ایستاده می‌خواند و اگر ایستادن مقدور نبود می‌نشست و رکعت دوم را به حالت نشسته می‌خواند.»[۲]

کاروان شهید مدنی

مراسم پیاده‌روی کربلا در روز اربعین، از دیرباز در میان شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) اهمیت بسزایی داشته و علما و مراجع نیز همگام با مردم عراق و دیگر سرزمین‌های اسلامی در این مراسم معنوی شرکت می‌کنند. این پیاده‌روی از مسیرهای گوناگون انجام می‌شود که شلوغ‌ترین مسیر، راه سه روزه نجف به کربلاست. در طول تاریخ، علمای شیعه در هدایت و ترغیب شیفتگان حسینی به این پیاده‌روی و زیارت اربعین، نقش اساسی داشته‌اند و ضمن ارائه رهنمود، خود نیز در این مراسم شرکت می‌کردند.

حوزه علمیه نجف دارای چند قافله رسمی معروف و بزرگ بود و در این قافله‌ها، حدود چهل تا پنجاه نفر عضو ثابت بودند و تعدادی هم در هر مرتبه به آنان اضافه می‌شدند. برخی از کاروان‌ها مخصوص و مربوط به بیوت مراجع یا مدارس نجف بود؛ مثل کاروان بیت آیت‌الله شاهرودی یا کاروان مدرسه قزوینی‌ها که در چنین کاروان‌هایی معمولاً فرد غریبه وجود نداشت؛ ولی یکی دو قافله معتبر بودند که طلاب علاقه‌مند، اغلب با آنها سفر می‌کردند: یکی قافله منسوب به شهید محراب، آیت‌الله مدنی که با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی وی، بسیاری از طلاب سعی می‌کردند در محضر او باشند، و دیگری قافله آقای شیخ محمدعلی حلیمی کاشانی که از مدرسه مرحوم آیت‌الله بروجردی حرکت می‌کرد و مرحوم آیت‌الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی با این قافله به کربلا مشرف می‌شد.

تقید آیت‌الله مدنی به پیاده‌روی کربلا

براساس نقل‌های موجود از همراهان آیت‌الله مدنی، وی «سالی چند بار پیاده به کربلا می‌رفت و در این سفرها قافله سالار بود. او در بین راه با ابراز احساسات پاک به اهل بیت علیهم السلام، دوستانش را منقلب می‌کرد. در ایام محرم نیز پیشاپیش دسته‌های سینه زنی به راه می‌افتاد و به سر و سینه خویش می‌زد و به محض شنیدن نام امام حسین علیه‌السلام چهره مبارکش از اشک خیس می‌شد…»[۳] حجت الاسلام شیخ محمد فاضل استرآبادی نیز می‌گوید: «یکی از خصوصیات آیت الله مدنی پیاده‌روی به سمت کربلا بود که مکرراً این کار را انجام می‌داد.»[۴]

علی خاتمی نقل می‌کند که آیت‌الله مدنی همواره به حضرت سیدالشهداء متوسل می‌شد و پیاده از نجف به کربلا می‌رفت. وی از قول شهید محراب اشاره می‌کند: «نیت کردم به حضرت سیدالشهداء، متوسل شوم؛ لذا در ایام زیارتی حضرت، پیاده از نجف به کربلا راه افتادم. در کربلا یک شب امام حسین(ع) به خوابم آمد و فرمودند: «ولدی! انت مقتول» ایشان مرا ولدی، یعنی پسرم صدا کرد و بعد هم فرمود تو کشته می‌شوی.»[۵]

حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان شهید محراب در یکی از این سفرها می‌گوید: «یک سال که ماه ذی حجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیت‌الله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم تا در روز عرفه، به زیارت امام حسین(ع) مشرف شویم. در این سفر مرحوم شیخ علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ احمد کافی نیز آقایمدنی را همراهی می‌کردند. ما چند فرسخی رفتیم تا این که به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم. سپس شخص عربی جلو آمد و از آیت‌الله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد؛ چون همه به ویژه سران و شیوخ عشایر، او را به خوبی می‌شناختند و احترام زیادی برایش قائل بودند. ما شب را همان جا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا این که به شهر طویرج در ۲۰ کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.

در طول مسیر، هرجا که برای استراحت توقف می‌کردیم، آقای مدنی چند حدیث می‌خواند و نکاتی اخلاقی می‌گفت و گاهی یک بحث علمی مطرح می‌کرد. در طویرج، او وضع روحی عجیبی داشت و شروع به صحبت کرد. نخست در فضیلت زیارت امام حسین(ع) سخنی گفت و حرم امام را به کعبه آمال و آرزوها تشبیه کرد و بعد فرمود: از اینجا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله‌کنان ادامه بدهیم. با این که او درد پا و کسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آیه إنّ الصّفا و المروه من شعائر الله را که در مراسم حج میان سعی و صفا خوانده می‌شود، هروله‌کنان می‌خواند و جلو می‌رفت و ما نیز به دنبالش جواب می‌دادیم.

وقتی وارد شهر کربلا شدیم،شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبله‌زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت می‌کردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه‌خوانی جان‌گذار، همه را به فیض رساند.»[۶]

پی‌نوشت‌ها:[۱]. رضا بسطامی و داود قاسم پور، زندگی و مبارزات آیت الله سیداسدالله مدنی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ص۳۳٫

[۲]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیت الله خاتم یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱، ص۱۴۱٫

[۳]. حسین اسحاقی و همکاران، شهیدان محراب، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران،۱۳۸۸، ص۱۷٫

[۴]. محمدرضا احمدی، خاطرات حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد فاضل استرآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، زمستان۱۳۸۷، ص۸۷٫

[۵]. علی اکبری، سیداسدالله: خاطراتی از شهید سید اسدالله مدنی، تهران، انتشارات یازهراء،۱۳۹۳، ص۳۹٫

[۶]. عبدالرحیم اباذرى، «پیاده روی اربعین حسینی در سیره و سخن بزرگان»، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۹ و ۲۰، زمستان۱۳۹۲، ص۱۵۸٫

لینک کوتاه : https://tribunetabriz.ir/?p=8225

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.