به گزارش تریبون تبریز، شهید ستوان سوم محسن آین، فرزند ناصر، از اهالی شهرستان خوی، در پانزدهم تیرماه سال ۱۳۶۹ در این شهر چشم به جهان گشود.
وی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۸ به صف کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و با تخصص «تجهیزات پشتیبانی زمینی هواپیما» به خدمت کشور درآمد.
شهید آین در طول خدمت خود همواره به عنوان نیرویی متعهد، متخصص و انقلابی شناخته میشد و در ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ به درجه «ستوانسومی» نائل آمد.
وی علاوه بر مسئولیتهای نظامی، در عرصه زندگی شخصی نیز پدری مهربان و خانوادهدوست بود. همسر وی خانم «سمیرا بهروان» و تنها یادگارش پسری خردسال به نام «آرتین» است.
زندگی و خدمت این شهید والامقام نمونهای از ایثار، تعهد و وفاداری به میهن اسلامی به شمار میآید. یاد و نام او، همچون دیگر شهدای راه امنیت و سربلندی ایران، همواره در تاریخ این سرزمین ماندگار خواهد بود.
شهید آین چگونه به شهادت رسیدامیر خلبان حمید واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان آین و شهبازی گفت: «این دو شهید والامقام در پایگاه شکاری تبریز برای آنکه آسیب کمتری به تجهیزات و تأسیسات وارد شود، شجاعانه وارد ساختمان شدند و با بستن شیر گاز و شیر هوا در بخش تجهیزات زمینی، مانع گسترش خسارت شدند.
در همین لحظات ایثارگرانه بود که موشکهای رژیم صهیونیستی به آن محل اصابت کرد و آنان به فیض شهادت نائل آمدند.»
امیر سرتیپ دوم خلبان داریوش سلیمانی، فرمانده پایگاه شکاری تبریز، با تجلیل از روحیه شهیدان آین و شهبازی گفت: «اینکه نیروها برای حفظ تجهیزات و کاهش خسارتها، جان خود را در معرض خطر قرار میدهند، برای من درس بزرگی است و الگویی ماندگار خواهد بود. چنین روحیهای عزم ما را برای خدمت و فداکاری در راه مردم عزیزمان دوچندان میکند. ما آمادهایم بارها جان ناقابل خود را فدای این مرز و بوم کنیم.»
محسن در زندگی خانوادگی؛ از آشنایی در دانشگاه خوی تا تنها اولویت اوخانم بهروان درباره آشنایی با همسرش میگوید: «سال ۱۳۸۸ در دانشگاه خوی، هر دو در رشته حسابداری پذیرفته شدیم و از همان ترم نخست آشنایی ما آغاز شد. محسن علاقه ویژهای به هواپیما و کارهای فنی داشت؛ به همین دلیل دانشگاه را رها کرد و به نیروی هوایی ارتش پیوست.
ارتباط ما تا سال ۱۳۹۲ ادامه یافت و سرانجام در سوم خرداد همان سال ازدواج کردیم. مراسم عروسیمان در بوشهر برگزار شد؛ شهری که محسن در آن خدمت میکرد. از سال ۱۳۹۳ تا تابستان ۱۴۰۲ زندگی مشترک ما در بوشهر ادامه داشت و پس از آن، برای مراقبت از مادر محسن که بیمار بودند، به تبریز بازگشتیم.
محسن آنقدر مهربان، صبور و با محبت بود که سختیهای زندگی برایم آسان میشد. در تمام یازده سال زندگی مشترک، حتی یک بار هم صدای بلند از او نشنیدم. همیشه با احترام و مهربانی رفتار میکرد. آنقدر پیگیر بود که گاهی همکارانش به شوخی میگفتند: «نکند زیر سرت بلند شده!» اما او با همان لبخند همیشگی پاسخ میداد: «خانوادهام تنها اولویت من است.»وجدان کاریاش مثالزدنی بود. علاقهی زیادی به مطالعه و یادگیری داشت و به زبان انگلیسی مسلط بود. مرتب مقالات فنی درباره سیستمهای هیدرولیک هواپیما را ترجمه و خلاصه میکرد. هدفش این بود که این یادداشتها را روزی به کتابی تبدیل کند و در اختیار همکارانش بگذارد. میگفت: «شاید کسی علاقه داشته باشد اما وقت مطالعه نداشته باشد؛ من مینویسم تا بعدها به کارش بیاید.»آخرین بار، پنجشنبه بود؛ همان روزی که چند صفحه از بخش ششم ترجمهاش را به پایان رساند… همان آخرین پنجشنبه زندگیاش.»
پدر شهید آین: بزرگترین افتخار ما شهادت در راه وطن و اسلام استپدر شهید آین میگوید: «من سرباز امام هستم و افتخار میکنم که هر زمان ندای جهاد بلند شود، در میدان حاضر باشم. بزرگترین افتخار ما این است که در راه وطن، در راه اسلام و برای سربلندی میهنمان جان بدهیم و به مقام شهادت نائل شویم.»
همرزمان شهید آین؛ پای کار دفاع از ایرانهمکار شهید محسن آین نیز درباره روحیات این شهید میگوید:«درست است که دوستانمان رفتند و ما را ترک کردند، اما ما همچنان ایستادهایم؛ محکم و استوار تا آخرین قطره خون. مطمئن باشند که در برابر دشمنان خواهیم ایستاد و تا لحظه شکست کامل آنها، پای کار میمانیم و راهشان را ادامه میدهیم.»
محسن ذات متین و نجیبی داشتدیگر همرزم او چنین روایت میکند: میخواهم درباره جنگ ۱۲ روزه صحبت کنم و بیشترین ضربهای که از نظر احساسات و تعاملات به ما وارد شد، روزی بود که از تبریز تماس گرفتند و خبر شهادت آقای محسن آین را شنیدم. اگر بخواهم درباره محسن صحبت کنم، بغض گلوی من را گرفته و واقعاً نمیتوانم کلامی بگویم، چون او انسانی آرام و صبور بود. تقریباً ۸ یا ۹ سال فرمانده او بودم و محسن همواره متین و باوقار رفتار میکرد. ما به زبان ترکی با هم صحبت میکردیم و ذات پاک و نجیب او همیشه مشهود بود؛ متانت و نجابت چیزی نیست که انسان بتواند کسب کند، این ویژگی ذاتی او بود.
محسن همیشه پای کار بود و انسانی نمونه و قابل اعتماد به شمار میرفت. من از دور شاهد دوستی و همراهی او با خانوادهاش نیز بودم. یاد و نام او و دیگر شهدای ما همیشه در خاطرهها باقی خواهد ماند. برای خانواده محترم ایشان آرزوی سلامت و صبر دارم و امیدوارم روح شهید محسن آین شاد باشد.انشاءالله اگر فرمانده نیروی هوایی موافقت کنند، شعبه وسایل زمینی را به نام شهید محسن آین نامگذاری میکنیم.
پیروزی بر دشمن قسمخورده ایران اسلامی مرهون مجاهدت شهداستسرلشکر امیر حاتمی فرمانده کل ارتش درباره رشادت شهدا در مقابل تهاجم اسرائیل تاکید کرد: «پیروزی بر دشمن قسمخوردهای که کشورمان با آن روبهرو بود، نتیجه ایثارگریها، مجاهدتها و تلاشهای فراوان است؛ تلاشی که در صدر آن، فداکاری و جانفشانی شهدای عزیزمان قرار دارد.»
رشادت شهدای جنگ ۱۲ روزه نشانه روحیه استوار ملت ایرانرشادت و فداکاری شهدای جنگ ۱۲ روزه تنها یک رویداد مقطعی در تاریخ معاصر ایران و جبهه مقاومت نیست، بلکه نشانهای از روحیهای استوار و اعتقادی ریشهدار است که در عمق جان ملت ما و همپیمانان مقاومت نهادینه شده است. این شهیدان با نثار خون خود ثابت کردند که دفاع از سرزمین، ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی مرزی نمیشناسد و در برابر دشمن تا دندان مسلح نیز میتوان با اراده و ایمان پیروز شد.
ایثار و جانفشانی آنان، پیام آشکاری به قدرتهای متخاصم داد که هر تجاوز و توطئهای علیه ایران اسلامی و جبهه مقاومت با پاسخی سخت و کوبنده مواجه خواهد شد. امروز، راه و یاد این شهدا الهامبخش نسل جوان و موتور محرک استمرار مقاومت در منطقه است.
ملت ایران به برکت خون شهیدان، با رهبری حکیمانه ولیفقیه و اتکا به توان دفاعی و روحیه جهادی، مسیر عزت، استقلال و پیروزی را ادامه خواهد داد و دشمنان بدانند که پایان این مسیر چیزی جز فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی و سربلندی امت اسلامی نخواهد بود.
مردی که شهادت را انتخاب کرد تا امنیت بماند
تریبون تبریز: در جریان جنگ ۱۲ روزه، مردی با فداکاری و شجاعت بیمانند، جان خود را در راه حفظ امنیت و آرامش کشور فدا کرد. انتخاب شهادت توسط او، الگویی برجسته از ایثار و وفاداری به میهن بود و یادش در تاریخ دفاع مقدس ایران ماندگار شد.
لینک کوتاه : https://tribunetabriz.ir/?p=34879
- ارسال توسط : esarbaz
- 8 بازدید
- بدون دیدگاه