به گزارش تریبون تبریز، در اولین روز مرداد، در سایهی چراغهای خاموش، فروشندهها در تاریکخانه مغازه هایشان، افکار پریشانِ گرمازده را از سر می پراندند که ما سرزده به سراغشان رفتیم که این پریشانی را با ما شریک شوند.
یکی از گوشتهایی میگوید که دیگر نمیشود آنها را فروخت، یکی از یخچال بیبرق می گوید که کمدی پر از مواد فاسد شده در مغازه اش است.
دیگری، لبنیاتفروش است؛ با چشمانی خسته از تماشای شیرهایی که فاسد شدهاند و دوغهایی که ترشیدهاند، می گوید. فروشنده میوه گلایه دارد از گرمایی که تا هستهی سیب و گلابی نفوذ کرده است.
آبمیوهفروش با تلخی، از دستگاههای خرابشده و خساراتش میگوید. بستنیهایی که آب میشوند، مشتریهایی که برنمیگردند، و قبضهای مالیاتی که با برق یا بیبرق، باید پرداخت شوند! این فروشندگان فقط در گرما نمیسوزند، در بیتفاوتی به گلایه هایشان می سوزند و در این بین، اذعان دارند که مسئولان یا نیستند، یا اگر هستند، فقط در قالب پیامهای بیاثر و وعدههای تکراری در فضای مجازی پیدایشان میشود. این کسبه اما هر روز هزینه این بیبرقی را با سودهای از دسترفته و اجناس خرابشده میپردازند.
سؤال اینجاست که مسئول این خسارتها کیست؟ و چه کسی قرار است پاسخگوی فروشندههایی باشد که در تاریکی و گرمای تابستان، روزیشان را چندین باره از دست میدهند؟