به گزارش تریبون تبریز، مدیریت نوین شهری به دنبال ایجاد شهرهایی پایدار، کارآمد و زیستپذیر است. یکی از کلیدیترین جنبههای این مدیریت، سرمایهگذاری اجتماعی است. این نوع سرمایهگذاری به ایجاد زیرساختهای اجتماعی، تقویت روابط اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک میکند. در این مقاله به بررسی مفهوم سرمایهگذاری اجتماعی، اهمیت آن در مدیریت نوین شهری و تأثیرات آن بر توسعه پایدار و کیفیت زندگی در شهرها خواهیم پرداخت.
امروزه سرمایه اجتماعی در مقایسه با سرمایه های فیزیکی و انسانی نقش مهم تری در شهرها دارد. سرمایه اجتماعی شامل ارزش ها، هنجارها، روابط اجتماعی و شبکه های روابط اجتماعی، انسجام بین شهروندان و سازمان ها است. ا ین هنجارها و تعاملات اجتماعی به دلیل دارا بودن کارکردهای اقتصادی مهم در نظام های شهری، به عنوان سرمایه و در قالب سرمایه اجتماعی تعریف می شوند. سرمایه اجتماعی مناسب موجب همفکری و همراهی مردم می شود و هز ینه های ارا ئه خدمات و تبادلات و تعاملات مناطق شهری و سازمان های مختلف شهری مانند بازآفرینی مناطق محروم، نگهداری از امکانات شهرداری، نظافت و زیباسازی محلات را به میزان قا بل توجهی کاهش می دهد. تفکیک زباله از مبدا، توسعه فضاهای سبز و به طور کلی کنترل و نظارت توسط سلسله مراتب و قوانین بوروکراتیک. هزینه تعاملات اجتماعی و اقتصادی در جوامع و سازمان هایی که فاقد سرمایه اجتماعی بهینه هستند بالاست و این به دلیل افزایش هزینه های نظارت و کنترل، بازنگری و اعمال رویه های رسمی است(ابراهیمی و همکاران، ۲۰۱۷: ۲).
رشد سریع و بی رویه شهرها و انبوه جمعیت شهرنشین جهان، بیش از هر زمان دیگری نه تنها معنای هویت شهری و کارکردهای مورد انتظار از آن را به ویژه در شهرهای بزرگ و مناطق پیرامون آنها تغییر داده؛ بلکه مدیریت شهری را به یکی از پیچیده ترین و اصلی ترین عرصه های روابط حکومت و مردم تبدیل کرده.(موسوی،۱۳۹۴: ۳۰) توجه به مدیریت شهری به عنوان ابزاری که به وسیله آن می توان توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود آورد، قابل توجه است. در حوزه مطالعات شهری، نظام مدیریت شهری از مباجث مهم و گسترده ای برخوردار است که عبارتند از: بهبود نظام مدیریت شهری، گسترش مشارکت ها در مدیریت شهری، مدیریت شهر و توسعه فرهنگی، مدیریت شهر و توسعه سیاسی، مدیریت شهری عقلایی و کارا، مدیریت شهری و سیاست های شهری، فرهنگ شهری و مدیریت شهری، حقوق شهری، مدیریت شهری و جامعه، مدیریت گرایی، مسائل سازمانی و توجه مدیریت به این موارد می تواند در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی موثر باشد. مدیریت شهری یک نهاد فراگیر و درگیر با موضوعات و پدیده های گسترده و متنوع شهر و شهرنشینی است که به طبع از شرایط عمومی محیط اجتماعی خود تاثیر می پذیرد و خود را با امکانات بالقوه و محدودیت های ناشی از آن هماهنگ می کند. (صیدبیگی و همکاران،۱۳۹۷: ۲۸۸-۲۸۹).
سرمایهگذاری اجتماعی و مدیریت نوین شهری ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، چرا که هر دو به دنبال ارتقاء کیفیت زندگی و ایجاد محیطی مناسب برای زندگی شهروندان هستند. با توجه به اینکه توسعه پایدار نیازمند توازن میان ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی است، سرمایهگذاری اجتماعی میتواند بهعنوان پلی میان این ابعاد عمل کند. به عبارتی، هنگامی که سرمایهگذاری اجتماعی بهدرستی اجرا شود، میتواند به تقویت بنیانهای اجتماعی و فرهنگی جوامع کمک کند و زمینهساز توسعه پایدار باشد.
یکی از جنبههای مهم در این ارتباط، مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای تصمیمگیری و برنامهریزی شهری است. این مشارکت نه تنها باعث افزایش شفافیت و پاسخگویی در مدیریت شهری میشود، بلکه به ایجاد حس تعلق و مسئولیت اجتماعی در میان شهروندان نیز میانجامد. به این ترتیب، مدیریت نوین شهری میتواند با بهرهگیری از سرمایهگذاری اجتماعی، به ایجاد جوامع پایدار و مقاوم در برابر چالشهای محیطی و اجتماعی کمک کند.
در ادامه، به بررسی چالشها و فرصتهای سرمایهگذاری اجتماعی در مدیریت نوین شهری و تأثیرات آن بر توسعه پایدار و کیفیت زندگی در شهرها خواهیم پرداخت. این بررسی به ما کمک خواهد کرد تا درک بهتری از نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء مدیریت شهری و دستیابی به اهداف توسعه پایدار پیدا کنیم.
۱. تعریف سرمایهگذاری اجتماعی
عبار ت “سرمایه اجتماعی” اولین بار در سال ۱۹۱۶ توسط لیدا هانیفان[۱] در مقاله ای استفاده شد که نقش جامعه در توسعه مدارس دولتی در روستاهای ویرجینیای غر بی را بررسی می کرد. هانیفان از این عبارت برای توصیف «حسن نیت، همراهی، همدردی و رابطه اجتماعی» استفاده می کند که یک جامعه را تشکیل می دهد. از آن زمان، تعریف سرمایه اجتماعی اصلاح شد و می توان آن را به عنوان «ایجاد ارتباطات اجتماعی و جامعه پذیری» و «شبکهها و منابعی که از طریق ارتباط با دیگران در دسترس افراد قرار میگیرد» در نظر گرفت. علاوه بر این، دانشمندان رشته های مختلف از جمله جامعه شناسی، علوم سیاسی و اقتصاد نیز به درک سرمایه اجتماعی کمک کرده اند. به عنوان مثال، پیر بوردیو[۲]، جامعه شناس، طی دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ با تاکید بر چگونگی ارتباط سرمایه اجتماعی با سرمایه اقتصادی و فرهنگی، معتقد بود سرمایه اجتماعی پویایی قدرت و نابرابری اجتماعی را تداوم می بخشد. در اواخر د هه ، ۱۹۸۰ جیمز کلمن[۳]، جامعه شناس دیگر، بیشتر به تکامل نظریه سرمایه اجتماعی کمک کرد، که منجر به دیدگاه سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی شد که افراد از سرمایه گذاری بر روابط اجتماعی به دست می آورند. کار مهم رابرت پاتنام، دانشمند علوم سیاسی، «بولینگ یکنفره»(۲۰۰۰) این اصطلاح را رایج کرد و کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه آمریکا و پیامدهای آن برای مشارکت مدنی و دموکراسی را برجسته کرد(کوان و همکاران، ۲۰۲۴: ۴۹۳).
رابرت پاتنام[۴] محققی است که بیشترین تأثیر را بر نحوه تفکر اقتصاددانان در مورد سرمایه اجتماعی داشته است. وی سرمایه اجتماعی را اینگونه تعر یف می کند:« ویژگی های سازمان اجتماعی مانند اعتماد، هنجارها و شبکه ها که می توانند کارایی جامعه را با تسهیل منافع متقابل بهبود بخشند.»( Alpino & Mehlum،۲۰۲۳: ۲۵۵).
به اعتقاد پوتنام، شبکه های مشارکت مدنی(نظیر انجمن های شکل گرفته در نظام همسایگی، تعاونی ها، باشگاه های ورزشی و نظیر آنها) از اشکال اساسی سرمایه اجتماعی محسوب می شوند. این شبکه ها هنجار کنش و واکنش متقابل را در جامعه تقویت می کنند.
به اعتقاد بوردیو، سرمایه می تواند در سه شکل مختلف خود را نشان دهد: سرمایه اقتصادی که قابل تبدیل به پول بوده و در شکل حق مالکیت نهادینه می شود. سرمایه فرهنگی که تحت شرایط خاصی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی بوده و در شکل مدارج تحصیلی نهادینه می شود. و بالاخره سرمایه اجتماعی که تحت شرایط خاصی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی بوده و در شکل اصالت و شهرت ممکن است نهادینه شود. براساس تعریف بوردیو، سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه با دوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت ساده تر، عضویت در یک گروه است. به تعبیر بوردیو، سرمایه اجتماعی محصول نوعی سرمایه گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناآگاهانه است که به دنبال تثبیت یا بازتولید روابط اجتماعی است که مستقیما در کوتاه مدت یا بلندمدت قابل استفاده هستند. پس سرمایه اجتماعی نوعی ابزار دسترسی به منابع اقتصادی و فرهنگی از طریق ارتباطات اجتماعی می باشد.
به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می دهد تا با استفاده از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع رسانی، هنجارها و ضمانت اجراهایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع می شوند. کلمن سرمایه اجتماعی را بر حسب کارکرد آن تعریف نموده است. سرمایه اجتماعی عنصری مجزا نیست، بلکه مجموعه ای از عناصر متفاوت است که دارای دو ویژگی مشترک است. تمام این عناصر دارای برخی از جوانب ساختار اجتماعی بوده و برخی از کنشهای افراد واقع در درون ساختار را تسهیل می نمایند(شارع پور،۱۳۹۰: ۲۹۹-۳۰۲).
فوکویاما معتقد است سرمایه اجتماعی شکل و نمونه ملموسی از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند نفر می شود. هنجارهای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی می تواند از هنجار روابط متقابل دو دوست تا آموزه های پیچیده را در برگیرد. سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان مجموعه بعضی از هنجارها یا ارزش های غیررسمی تعریف کرد. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند به طور اساسی باید شامل سجایای صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دوجانبه باشند(علمی و قربانی،۱۳۹۵: ۷۳). فوکویاما منابع سرمایه اجتماعی را در ۴ بخش زیر تقسیم کرده است:
نهادی: از طریق قوانین ونظام های قانونی
خودجوش: از کنش های متقابل اعضای یک اجتماع به وجود می آید.
برونزاد: سرچشمه هنجارها را در خارج از اجتماع مورد نظر می داند. بنابراین نقش دین، ایدئولوژی و فرهنگ بسیار برجسته است و به تأثیر آنها در ایجاد شبکه های اعتماد اشاره می کند.
طبیعت: بیشترین تأکید آن بر اهمیت نظام خویشاوندی است(تبریزچی،۱۳۹۷: ۴۸۸).
بانک جهانی[۵] نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. سرمایه اجتماعی برخلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد؛ بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه، و نیز هزینه های عملیاتی سازمانها گردد(علمی و قربانی،۱۳۹۵: ۷۳).
می توان گفت سرمایهگذاری اجتماعی به اقدامات و پروژههایی اشاره دارد که به تقویت شبکههای اجتماعی، افزایش اعتماد و همکاری میان شهروندان و نهادها منجر میشود. این سرمایهگذاری میتواند در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صورت گیرد. این نظریه به اهمیت شبکههای اجتماعی و روابط میان افراد در ایجاد سرمایه اجتماعی تأکید دارد. این سرمایهگذاری میتواند در حوزههایی مانند آموزش، بهداشت، فرهنگ، فضاهای عمومی و خدمات اجتماعی صورت گیرد. نظریهپردازانی مانند پیر بوردیو و رابرت پوتنام بر این موضوع تأکید دارند که سرمایه اجتماعی میتواند به تقویت همکاری و مشارکت در جوامع محلی کمک کند.
۲. اهمیت سرمایهگذاری اجتماعی در مدیریت نوین شهری
سابقه مدیریت شهری به پیدایش شهر و ضرورت تدوین اصول، مقررات و قوانین زیستن انسانها در کالبد زیستی، روانی و اجتماعی باز می گردد، که هدف آن ارتقای شرایط کار و زندگی جمعیت ساکن در قالب اقشار و گروههای مختلف اجتماعی، اجتماعی، حفاظت از حقوق شهروندان و تشویق به توسعه اقتصادی اجتماعی پایدار است. همین اهداف موجب شده است که در کنار سرمایه های انسانی، مالی، اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی برای پیشبرد بهتر امور مورد بهره برداری قرار گیرد که به پیوندها، ارتباطات میان اعضای شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضای یک مجموعه می شود(ملکان،۱۳۹۰: ۶۸). مدیریت شهری عبارت است از اداره امور شهر برای ارتقا مدیریت پایدار مناطق شهری با در نظر داشتن و پیروی از اهداف، سیاست های ملی، اقتصادی و اجتماعی کشور یا مدیریت شهری به عنوان چارچوب سازمانی توسعه شهر، به سیاستها، برنامه ها و طرح ها و عملیاتی گفته می شود که بتواند رشد جمعیت را با دسترسی به زیرساخت های اساسی مانند مسکن، اشتغال و مانند آن، مطابقت دهند(صیدبیگی و همکاران،۱۳۹۷: ۲۸۹). مدیریت شهری فرآیند اداره امور شهر از طریق برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و کنترل کلیه فعل و انفعالات مرتبط با ارائه خدمات و محصولات مورد نیاز شهروندان همراه با عدالت اجتماعی، کارایی اقتصادی و پایداری زیست محیطی می باشد(اسدی کرم و حسینی، ۱۴۰۱: ۴۳۷). به همین دلیل، در کنار سرمایههای انسانی و مالی، مفهوم جدیدی به نام “سرمایه اجتماعی” به وجود آمده است که به پیوندها و ارتباطات میان اعضای جامعه اشاره دارد. این سرمایه به عنوان منبعی ارزشمند میتواند به تحقق اهداف مشترک و توسعه پایدار کمک کند. در مدیریت نوین شهری، توجه به سرمایهگذاری اجتماعی اهمیت ویژهای دارد. این نوع سرمایهگذاری به تخصیص منابع مالی و غیرمالی به پروژههایی میپردازد که نه تنها کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا میبخشند، بلکه به تقویت انسجام اجتماعی و کاهش نابرابریها نیز کمک میکند.
با در نظر گرفتن این پیشزمینه، میتوان به اهمیت سرمایهگذاری اجتماعی در مدیریت نوین شهری پرداخت. این سرمایهگذاری نه تنها به بهبود زیرساختها و خدمات شهری میانجامد، بلکه به افزایش مشارکت شهروندان و توسعه پایدار نیز کمک میکند. در ادامه، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع خواهیم پرداخت:
۲.۱. تقویت انسجام اجتماعی
تقویت انسجام اجتماعی یکی از اهداف کلیدی سرمایهگذاری اجتماعی در مدیریت نوین شهری است. این مفهوم به ایجاد روابط و پیوندهای قویتر میان اعضای جامعه اشاره دارد که میتواند به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت شهروندان منجر شود. سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس تعلق در میان ساکنان یک شهر کمک کند. پروژههایی مانند فضاهای عمومی، پارکها و مراکز فرهنگی فرصتی برای تعاملات اجتماعی فراهم میکنند.
“انسجام اجتماعی” یا “وا بستگی متقابل بین اعضای جامعه، وفاداری های مشترک و همبستگی”، همانطور که دورکیم[۶] ( ۱۸۹۳ ) تعریف کرد ، به عنوان ویژگی مطلوب یک جامعه خوب در نظر گرفته شده است و اغلب به عنوان ا بزاری برای رسیدگی به کار گرفته می شود(Qi & Colleagues,2024: 156).
انسجام اجتماعی را می توان به عنوان وسعت ارتباط و همبستگی بین گروه های جامعه تعریف کرد و ارتباط تنگاتنگی با مفهوم سرمایه اجتماعی دارد که با اشاره به ویژگی های سازمان اجتماعی، مانند اعتماد، هنجارها و شبکهها میتواند کارایی جامعه را با تسهیل کنش هماهنگ بهبود بخشد. انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی دارای پیامدهای مهم برای سلامت و رفاه ساکنان شهرها دارند(Mouratidis & Poortinga: 2020: 2-3). در مورد الگوهای انسجام اجتماعی همچنین باید توجه داشت که اثر و میزان تأثیرات به عوامل متعددی بستگی دارد: کیفیت سازمانی، برنامه ریزی شهری و مدیریت زمین و توانایی نظارت بر پیشرفت، از جمله موارد دیگر است(Gutu Sakketa, 2023:3).
۲٫۱٫۱٫ ایجاد فضاهای عمومی
سرمایهگذاری در فضاهای عمومی مانند پارکها، میدانها و مراکز فرهنگی، فرصتی برای تعاملات اجتماعی فراهم میکند. این فضاها به ساکنان امکان میدهند تا با یکدیگر ملاقات کنند، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و احساس تعلق به جامعه را تقویت کنند. این تعاملات نه تنها به افزایش شناخت و همکاری میان افراد کمک میکند، بلکه میتواند حس اعتماد و امنیت اجتماعی را نیز ارتقا بخشد.
فضای عمومی به عنوان فرصتی برای تعامل روزمره از جمله فعالیت های فرهنگی و تعاملات اجتماعی عمل می کند. حضور مشترک گروهها و فعالیتهای متنوع بهعنوان یکی از اجزای سازنده مهم انسجام اجتماعی تلقی میشود(Qi & Colleagues,2024: 155).
۲.۱٫۲. افزایش مشارکت شهروندان
مشارکت شهروندی فرآیندی است که در آن به افراد، گروه ها و سازمان ها فرصت داده می شود تا در تصمیم گیری های که بر آنها تاثیر می گذارد یا در آن منافعی دارند، شرکت کنند. مشارکت شهروندان در فرآیند تصمیم گیری بسیار مهم است. با دادن فرصت به آنها برای پیشنهاد ایده ها، بیان نگرانی های خود و تاثیرگذاری بر تصمیم گیری ها در مورد اینکه در چه چیزی و چرا سرمایه گذاری کنند، تاثیر سرمایه گذاری ها می تواند بیشتر باشد. اغلب، تصمیمگیری بدون مشورت با مهمترین ذینفعان یعنی خود شهروندان انجام میشود. مشارکت دادن شهروندان در فرآیند تصمیمگیری بسیار مهم است، زیرا اجازه دادن به آنها برای پیشنهاد ایدهها، بیان نگرانیهای خود و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها در مورد اینکه در چه چیزی سرمایهگذاری کنند و چرا میتواند تأثیر سرمایهگذاری را افزایش دهد، بسیار مهم است. مشارکت شهروندان با توانمندسازی ساکنان برای مشارکت و دادن صدای آنها، ابزار قدرتمندی برای ایجاد فرآیندها ی دموکراتیک قوی و فراگیر و ا یجاد سطوح بالاتر اعتماد در نهاد سازمان دهنده است. از طریق مشارکت شهروندان، به شهروندانی که معمولاً سطوح پایین تری از قدرت سیاسی و اقتصاد دارند، ا ین فرصت داده می شود تا نگرانی ها ی خود را بیان کنند، در فرآیند تصمیم گیری محلی شرکت کنند و بر نتایج آن تأثیر بگذارند(Nilsson & Colleagues,2021: 1). سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به ایجاد فرصتهایی برای مشارکت شهروندان در فرآیندهای تصمیمگیری منجر شود. هنگامی که افراد در طراحی و اجرای پروژههای اجتماعی دخیل میشوند، احساس مالکیت و مسئولیت بیشتری نسبت به محیط خود پیدا میکنند. این مشارکت میتواند به تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس تعلق کمک کند و در نتیجه انسجام اجتماعی را افزایش دهد.
۲.۱٫۳. کاهش تنش ها و نابرابریها
سرمایهگذاری اجتماعی مجموعهای از سیاستها و برنامهها با هدف مهار ریسک و آسیبپذیری اجتماعی و اقتصادی و در عین حال کاهش فقر و محرومیت شدید است. هدف اولیه سرمایه گذاری اجتماعی، پیشبرد زندگی فقرا از طریق کاهش فقر و نابرابری است (Ogujiuba & Mngometulu,2022:1) سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به کاهش تنشها و نابرابریهای اجتماعی کمک کند. پروژههایی که به نیازهای گروههای مختلف اجتماعی پاسخ میدهند، میتوانند به ایجاد فضایی عادلانهتر و همبستهتر منجر شوند. این موضوع به ویژه در جوامع چند فرهنگی و متنوع اهمیت دارد، زیرا میتواند به کاهش تعارضات و افزایش همزیستی مسالمتآمیز کمک کند.
۲٫۱٫۴٫ ارتقاء فرهنگ همکاری
مشارکت اجتماعی، شرکت فعالانه انسانها در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و به طور کلی تمامی ابعاد حیات می باشد. مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن، اعضای یک جامعه در امور مختلف همکاری دارند(رحیمی و آقابابایی،۱۳۹۲: ۲۰۳). بسیاری از متخصصان مشارکت مردم را ضامن پایداری و استمرار هر مداخله می دانند. براساس مدل مشارکت مردم می توان راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی را در سه گام تعریف کرد؛
گام نخست، اطلاع رسانی است و مداخله مربوط به آن به مطبوعات آزاد و شنیده شدن صدای ملت می شود. یعنی با دادن اطلاعات صحیح و به موقع مردم در جریان امور قرار می گیرند و نظرات آنها اخذ می شود.
گام دوم، مشاوره و همکاری است . به این معنی که با تعامل دوطرفه، مردم در کارهای داوطلبانه مشارکت می کنند. این گام مستلزم کاهش تصدی گری دولت و توزیع مسئولیت های آن در بخش خصوصی است.
گام سوم، شراکت و ناظر بودن است. به دلیل اینکه مردم خود را در اجرای امور شریک می دانند. چنانچه ضرر و زیانی هم پیش رو باشد آن را می پذیرند. این گام نیازمند تقویت توانایی و عملکرد قوی نهادهای مشارکت مردمی و واگذاری اختیارات به نهادهای مذکور است(تبریزچی،۱۳۹۷: ۴۹۰).
سرمایه اجتماعی به مثابه خیر عمومی محصول نهایی نظام همکاری و تعامل بین کنشگرانی اســت که عاقلانه منافع فردی خود را در چارچوب منافع جمعی تعقیب می کنند. بر این اســاس شرایط نهادی مساعد شکل گیری سرمایه اجتماعی که موضوع اصلی این نوشتار است باید از مشخصاتی برخوردار باشد که تضمین کند کنشگران از فرصت برابر برخوردارند تا به صورت هدفمند، از امکان پایدار مشــارکت و تولید منفعت جمعی اســتفاده کنند. تســهیل شرایط شکل گیری سرمایه اجتماعی با این دریافت مستلزم پنج مؤلفه؛ ۱٫ زمان و فرصت؛ ۲٫ انگیزه و هدف؛ ۳٫ مهارت و توانمندی؛ ۴٫ حمایت و پشتیبانی و ۵٫ پایش و نظارت اســت. تأمین پیش نیازهای پنجگانه در دو سطح نهادی و اجتماعی لازمه توسعه ســرمایه اجتماعی اســت. محققان بر این باورند که مشــارکت اجتماعی هنگامی مؤثر است که ریشه در کنشهای آزادانه، آگاهانه و هدفمند داشــته باشد.(پاک سرشت،۱۳۹۳: ۸۹-۹۰).
سرمایهگذاری اجتماعی به ترویج فرهنگ همکاری و همیاری در میان ساکنان کمک میکند. زمانی که افراد تشویق میشوند تا به پروژههای اجتماعی بپیوندند، نه تنها مهارتهای اجتماعی خود را تقویت میکنند، بلکه یاد میگیرند که چگونه به یکدیگر کمک کنند و برای بهبود وضعیت جامعه خود تلاش کنند.
۲٫۱٫۵٫ توسعه پایدار
مدیریت نوین شهری بر توسعه پایدار تأکید دارد. سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به پروژههای سبز و پایدار، مانند حمل و نقل عمومی و انرژیهای تجدیدپذیر، که به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکنند، منجر شود.
۲٫۱٫۶٫ افزایش کیفیت زندگی
پروژههای سرمایهگذاری اجتماعی میتوانند به بهبود زیرساختها، خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی منجر شوند. این موارد به نفع ساکنان بوده و کیفیت زندگی آنها را ارتقا میدهد.
۲٫۱٫۷٫ تشویق مشارکت شهروندان
در مدیریت نوین شهری، مشارکت فعال شهروندان اهمیت ویژهای دارد. سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به ایجاد فرصتهایی برای مشارکت ساکنان در تصمیمگیریها و اجرای پروژهها منجر شود.
۳. مؤلفههای سرمایهگذاری اجتماعی
سرمایهگذاری اجتماعی به معنای تخصیص منابع مالی و غیرمالی به پروژهها و برنامههایی است که به بهبود کیفیت زندگی در جوامع محلی کمک میکنند. این نوع سرمایهگذاری به تقویت روابط اجتماعی، توسعه پایدار و افزایش کیفیت زندگی ساکنان شهرها میانجامد. مؤلفههای سرمایهگذاری اجتماعی به عنوان ارکان کلیدی در این فرآیند، نقش حیاتی در ایجاد و حفظ انسجام اجتماعی و بهبود زیرساختهای شهری ایفا میکنند.
از جمله مؤلفههای مهم سرمایهگذاری اجتماعی میتوان به ایجاد فضاهای عمومی، توسعه خدمات اجتماعی و آموزشی، و تشویق مشارکت شهروندان اشاره کرد. این مؤلفهها نه تنها به جذب سرمایه و منابع مالی کمک میکنند، بلکه با تقویت پیوندهای اجتماعی، احساس تعلق و هویت جمعی را در میان ساکنان افزایش میدهند. در نتیجه، این سرمایهگذاریها میتوانند به کاهش نابرابریها و بهبود شرایط زندگی افراد در جوامع مختلف منجر شوند.
۳.۱. فضاهای عمومی
فضای عمومی به عنوان فرصت هایی برای تعامل روزمره از جمله فعالیت های فرهنگی و تعاملات اجتماعی عمل می کند. به عنوان مثال، خیابانهای تجاری محله بهعنوان مکانهایی برای تعاملات اجتماعی میان ساکنان کار میکنند و مشارکت جامعه باعث ایجاد یک هیاهوی «احساس خوب» میشود و سرمایه اجتماعی را از نظر بهبود سرزندگی شهری افزایش میدهد(Qi & Colleagues,2024: 156).
بسیاری از محققان طراحی شهر ی، فضای عمومی را با استفاده از نظریه مکان که در آن به عنوان تنظیمات رفتاری برای فعالیت های روزمره انسان در نظر گرفته می شود، تعریف می کنند. برخی نیز فضای عمومی را به عنوان نقاط کانونی در نظر می گیرند. قلمرو عمومی با درجات مختلف کنترل فضایی، مقررات دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی به طور سنتی فضای عمومی را به عنوان مکان هایی برای تجمع اجتماعی تعریف می کند. همانطور که کارمونا[۷](۲۰۱۰) خاطرنشان می کند : بیشتر نویسندگان در مورد فضای عمومی تصمیم می گیرند بر آنچه به عنوان عمل و نظریه فضای عمومی در آنچه که کارکرد اجتماعی فضای عمومی می دانند تمرکز کنند، به نظر کارمونا «فضای عمومی شهری، جامعه را شکل میدهد و شکل میگیرد». بنابراین، با استناد به این تعاریف گوناگون، فضای عمومی به عنوان زمینه مشترک دموکراسی و فضای فضایی حوزه عمومی شناخته می شود که امکان تبادلات و برخوردهای گاه به گاه میان نژادها، قومیت ها، و بین افراد محلی و غریبه ها را فراهم می کند. به طور کلی می توان گفت فضاهای عمومی مکان های قابل دسترسی عمومی است که افراد برای فعالیت های گروهی یا فردی به آنجا می روند. علاوه بر گونهشناسی فضای عمومی سنتی مانند میدان عمومی، فضای باز و خیابان شهری، تغییر نیازها و تقاضاهای ساکنان شهری منجر به گونهشناسی نوظهور فضاهای عمومی میشود که منعکسکننده زندگی اجتماعی عمومی معاصر است. از جمله خدمات تجاری و امکانات محلی مانند کافهها، مراکز اجتماعی و ….(Qi & Colleagues,2024: 157-159). در واقع می توان گفت ایجاد و توسعه فضاهای عمومی مانند پارکها، میدانها و مراکز فرهنگی به عنوان مکانهای تجمع اجتماعی و تعامل میان شهروندان بسیار مهم است.
۳.۲. برنامههای آموزشی
برنامههای آموزشی به مجموعهای از فعالیتها و دورههای آموزشی اشاره دارد که هدف آنها ارتقاء مهارتها، دانش و توانمندیهای شهروندان است. این برنامهها میتوانند در حوزههای مختلفی از جمله آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی طراحی شوند و به تقویت سرمایه انسانی و اجتماعی کمک کنند.
سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و آموزش هر فعالیتی است که مهارت ها و توانایی های کارکنان و بهره وری آنها را افزایش دهد. ( Aynura Yusif,2020: 75) سرمایه گذاری در آموزش، اهمیتی بنیادین در توسعه فردی و اجتماعی دارد و می تواند به عنوان عامل اصلی پیشرفت جوامع در نظر گرفته شود. این سرمایه گذاری نه تنها به بهبود کیفیت زندگی افراد میانجامد، بلکه تأثیرات گسترده ای بر تمامی حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. آموزش به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر، زمینه ساز ارتقای سطح زندگی و کاهش نابرابری هاست و نقش عمدهای در آماده سازی نیروی انسانی برای مشارکت در تحولات اقتصادی و اجتماعی دارد. (یحیایی،۱۴۰۳: ۱).
سرمایهگذاریهای اجتماعی تأثیر بسزایی در ارتقای سطح زندگی مردم، ارتقای سطح تحصیلات، دانش و مهارتها و تضمین سلامت آنها دارد. استفاده موثر از سرمایه گذاری های اجتماعی نیز به توسعه نظام آموزشی کشور کمک می کند و آموزش نیز در ایجاد شرایط برای توسعه اقتصادی کشور موثر واقع می شود. انسان عامل انباشت سرمایه، توزیع منابع طبیعی، ایجاد نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ارتقای توسعه ملی است. تضمین توسعه کشور به دانش و توانایی مردم آن بستگی دارد( Aynura Yusif,2020: 71).
برنامههای آموزشی به عنوان یکی از ارکان اصلی سرمایهگذاری اجتماعی، نقشی حیاتی در توانمندسازی شهروندان و ارتقاء کیفیت زندگی آنها ایفا میکنند. با فراهم کردن دسترسی به آموزشهای فنی، فرهنگی و مدیریتی، این برنامهها به افراد کمک میکنند تا مهارتهای لازم برای موفقیت در بازار کار و زندگی اجتماعی را کسب کنند. افزایش مهارتها و دانش، نه تنها به بهبود وضعیت اقتصادی خانوادهها کمک میکند، بلکه به تقویت مشارکت اجتماعی و افزایش آگاهی فرهنگی نیز منجر میشود. برنامههای آموزشی باعث توانمندسازی شهروندان، افزایش مشارکت اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی و ایجاد حس تعلق، تقویت مهارتهای اجتماعی، افزایش آگاهی اجتماعی می شود. بنابراین، سرمایهگذاری در برنامههای آموزشی باید به عنوان یک اولویت در مدیریت نوین شهری در نظر گرفته شود.
۳.۳. بهداشت و سلامت
بهداشت و سلامت به میزان دسترسی به خدمات بهداشتی و کیفیت آنها اشاره دارد. سرمایهگذاری در این حوزه به بهبود سلامت عمومی و کیفیت زندگی شهروندان کمک میکند و از بروز بیماریها و مشکلات بهداشتی جلوگیری مینماید.
سلامتی به خودی خود یک ارزش است. همچنین پیش شرط رونق اقتصادی است. سلامت مردم بر نتایج اقتصادی از نظر بهره وری، عرضه نیروی کار، سرمایه انسانی و هزینه های عمومی تأثیر می گذارد. مخارج بهداشتی به عنوان مخارج سازگار با رشد شناخته می شود(INVESTMENTS IN HEALTH,2014: 5). اکنون نیز سلامت چه از بعد روانی و چه از بعـد جـسمی، یـک محصول اجتماعی است. تنظیم یک برنامه بهبود سلامت، بدون توجه به زمینـه اجتمـاعی و فرهنگی جامعه مورد نظر به راه کارهایی غیر کارآمد می انجامد(امینی و همکاران، ۱۳۹۰: ۲۰۵).
افراد جامعه یا گروههای اجتماعی ها با ایجاد رابطه با یکدیگر و نگهداری این روابط، دارای میزانی از سرمایه اجتماعی می شوند که دا مواقع ضروری می تواند در حل مشکلات زندگی به آنها کمک کند. تداوم و استمرار روابط اجتماعی سالم، سودمند و مبتنی بر هنجارها و ارزش های مشترک موجب فزونی اعتماد اجتماعی شده و این مؤلفه اجتماعی نیز در صحنه های مختلف زندگی از آسیبهای روانی افراد پیشگیری می کند(نیازی و همکاران، ۱۳۹۶: ۱۴۴). تحقیقات رو به رشد پیرامون سلامتی نشان میدهد که وجود سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی و اجتماعات، حافظ سلامتی است. افرادی که در شبکه یا اجتماعی غنی از حمایت، اعتماد عمومی، اطلاعات و هنجارها زندگی میکنند منابعی در اختیار دارند که بر سلامت آنها اثر مثبت میگذارد(ویکی پدیا). مطالعات زیادی در کشورهای مختلف رابطه قوی و مثبتی بین سرمایه اجتماعی(پیوند نزدیک فرد با خانواده و دوستان) و سلامتی را ثابت کرده است. وجود روابط اجتماعی گسترده بر سلامت فرد، با توجه به نحوه ادراک فرد از موقعیت اجتماعی خویش اثر دارد و به او احساس تعلق می بخشد. در زمینه تاثیر شبکه های اجتماعی بر سلامتی می توان به تحقیق در میان ایتالیایی های مهاجر ایالت پنسیلوانیا اشاره کرد که علیرغم تغذیه نه چندان مناسب، ولی وجود روابط اجتماعی نزدیک و صمیمانه در میان مردم سبب شده که حمله قلبی به ندرت در میان آنها اتفاق بیفتد. مطالعات انجام شده در روانشناسی و پزشکی نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین سرمایه اجتماعی و احساس شادکامی و سلامت جسمی وجود دارد(شارع پور:۱۳۹۰: ۳۱۵-۳۱۶).
از مهمترین مؤلفههای بهداشت و سلامت می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
۱٫ دسترسی به خدمات بهداشتی:
شامل بیمارستانها، کلینیکها و مراکز بهداشتی است که باید در دسترس تمام شهروندان قرار داشته باشد.
۲٫ آموزش بهداشت عمومی:
شامل برنامههای آموزشی برای افزایش آگاهی شهروندان درباره مسائل بهداشتی، پیشگیری از بیماریها و رفتارهای سالم است.
۳٫ پیشگیری و کنترل بیماریها:
سرمایهگذاری در برنامههای پیشگیری از بیماریها، مانند واکسیناسیون و غربالگری بیماریها.
از جمله تأثیرات سرمایهگذاری در بهداشت و سلامت، بهبود سلامت عمومی و کاهش هزینههای درمانی و افزایش کیفیت زندگی را نام برد. سرمایهگذاری در بهداشت و سلامت به عنوان یک مؤلفه اساسی در بهبود کیفیت زندگی شهروندان و ارتقاء سلامت عمومی بسیار اهمیت دارد. با دسترسی به خدمات بهداشتی مناسب و آموزشهای بهداشتی، نه تنها میتوان از بروز بیماریها جلوگیری کرد، بلکه کیفیت زندگی افراد نیز بهبود مییابد. این سرمایهگذاریها میتوانند منجر به کاهش هزینههای درمانی و بار مالی بر روی سیستم بهداشت شوند. لذا، توجه به بهداشت و سلامت باید به عنوان یکی از اولویتهای اصلی در سیاستگذاریهای شهری قرار گیرد و برنامههای پیشگیری و کنترل بیماریها و آموزشهای بهداشتی به شکل مؤثری توسعه یابند.
۴. چالشها و موانع سرمایهگذاری اجتماعی
سرمایهگذاری اجتماعی، اگرچه نقش مهمی در توسعه شهری دارد، اما با چالشها و موانع متعددی مواجه است که میتواند تأثیرگذاری آن را کاهش دهد. در این بخش به بررسی این چالشها و موانع خواهیم پرداخت.
۴.۱. کمبود منابع مالی
سرمایه گذاری اجتماعی به دنبال تأمین مالی برای سرمایه گذاری های اجتماعی(اعم ازتأمین مالی بدهی یا سهام) با این انتظار است که بازده اجتماعی و همچنین مالی ایجاد شود. سرمایه گذاری اجتماعی، ازسایر انواع تأمین مالی (به عنوان مثال کمک های بلاعوض) متمایز است، زیرا تأمین مالی ارائه شده باید بازپرداخت شود. بنابر این سرمایه گذاری اجتماعی معمولاً شامل ارائه وام(تامین مالی بدهی)،سرمایه گذاری سرمایه(تامین مالی سهام) یا کمکهای بلاعوض قابل بازپرداخت است، که تورم را در بازپرداخت ها به حساب می آورد(Hazenberg & Denny,2020: 1).
یکی از بزرگترین چالشها در سرمایهگذاری اجتماعی، کمبود منابع مالی است. محدودیتهای مالی مانع از اجرای پروژههای اجتماعی میشود. این کمبود میتواند ناشی از شرایط اقتصادی نامساعد باشد و بر توانایی دولتها برای سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی تأثیر منفی میگذارد. در بسیاری از موارد نیز به جای سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی، توجه به نیازهای فوری مانند زیرساختهای عمرانی یا امنیت عمومی در اولویت قرار می گیرد. همچنین عدم اعتماد سرمایهگذاران به بازگشت سرمایه در پروژههای اجتماعی میتواند منجر به کمبود سرمایهگذاری خصوصی شود.
۴.۲. عدم همکاری میان نهادها
روابطی که بین بنگاهها، کارخانجات، آزمایشگاهها، دانشگاهها و دولتهای محلی و ملی وجود دارد، دارای یک سری اثرات نهادی است. سرمایه اجتماعی، وقتی شکل می گیرد که گروهی از سازمانها حاضر به انجام کار با یکدیگر می شوند تا از طریق، امتیازات خوبی را به دست آورند که برای هر دو طرف منفعت دارد(علمی و همکاران: ۱۳۸۴: ۲۸۵-۲۸۶).
عدم همکاری میان نهادهای مختلف در سطح محلی و ملی میتواند به عدم تحقق اهداف سرمایهگذاری اجتماعی منجر شود. این عدم همکاری میتواند ناشی از:
۴٫۲٫۱٫ رقابتهای سیاسی: نهادهای دولتی ممکن است به دلیل اختلافات سیاسی نتوانند به طور مؤثر با یکدیگر همکاری کنند.
۴٫۲٫۲٫ عدم هماهنگی در برنامهریزی: نهادهای مختلف ممکن است برنامههای جداگانهای داشته باشند که با یکدیگر همخوانی نداشته و در نتیجه منجر به هدررفت منابع شود.
۴٫۲٫۳٫ ناشناختی از نقشها: در بسیاری از موارد، نهادها به وضوح نقش خود را در فرآیند سرمایهگذاری اجتماعی نمیدانند، که این امر میتواند به تداخل وظایف و عدم کارایی منجر شود.
سازمانهای غیردولتی در مسیر شکل گیری و در روند فعالیت های خود با چالش های ساختاری و کارکردی درونی و بیرونی مختلفی، که دارای تأثیر بازدارنده بر فرایند فعالیت ها هستند، مواجهند. از جمله چالشهای درونی به موارد زیر می توان اشاره کرد؛ در روند سازماندهی و ساماندهی، و در رویکردهای ورود به عرصه های فعالیتهای امروزی، بیشتر این سازمانها هنوز متکی بر ساختار مدیریتی سنتی اند و ساختار سازمانی ضعیفی دارند. این در حالی است که آنها در رویکردهای امروزین جامعه مدنی نیز وارد شده اند. سازمانهای غیردولتی هنوز خودآگاهی لازم را به حد کافی ندارند و از جایگاه و نقش اثر گذاری خود در ابعاد اجتماعی و قلمرو حقوق نهادهای مدنی آگاه نیستند و به نوعی فرمالیسم دچارند. بسیاری از این نهادهای جامعه مدنی، در مواجهه باعرصه های فعالیت، فاقد برنامه و نظام مدون فعالیتی اند و توان لازم را ندارند. شفافیت و پاسخ گویی، که ازویژگیهای بارز تشکلهای غیردولتی است، در بسیاری از این نهادهای جامعه مدنی وجودندارد. این سازمانها از نظر ارتباطات بین سازمانی و نیز ارتباطات بین المللی با چالشهای بسیاری روبه رویند(پاکرو،۱۳۹۸: ۸۴).
سازمانهای غیردولتی با چالش های بیرونی زیر نیز مواجه اند: هنوز این تشکلها در سطح جامعه و نهادهای دولتی شناخته شده نیستند، وکمتر به نقش و سهم آنها در حل معضلات اجتماعی و کمک به بخش دولتی توجه می شود. چالش عمده این سازمانها، عبور از شرایط سخت ثبت و مراحل قانونی طولانی آن است. به رغم اینکه دولت ضرورت تعمیق نهادهای مدنی را اعلام کرده لکن هنوز فرصتها و شرایط لازم برای حضور و مشارکت سازمانهای غیردولتی فراهم نشده است و اقدامات در دست انجام، پاسخگوی نیازهای مشارکتی نیست. رابطه بین دولت و سازمانهای غیردولتی، نابرابر و وزنه تصمیم گیری و تمرکزدولتی بسیار سنگین است و سازمانهای غیردولتی امکان نزدیک شدن به بخش دولتی را به منظور مشارکت ندارند(پاکرو،۱۳۹۸: ۸۴).
۴.۳. نقص در برنامهریزی
برنامهریزی نادرست و عدم وجود استراتژیهای مشخص برای سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به هدررفت منابع و عدم تحقق اهداف منجر شود. این نقص میتواند ناشی از:
۴۰۳٫۱٫ عدم شناخت نیازها: در بسیاری از موارد، برنامهریزیها بر اساس نیازهای واقعی جامعه نیستند و این امر باعث میشود پروژهها به درستی اجرا نشوند.
۴٫۳٫۲٫ عدم ارزیابی دقیق: عدم وجود سیستمهای ارزیابی و پایش دقیق میتواند منجر به عدم شناسایی مشکلات و چالشهای موجود در پروژهها شود.
۴٫۳٫۳٫ تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی: نیازهای اجتماعی و اقتصادی در حال تغییر هستند و اگر برنامهها انعطافپذیر نباشند، ممکن است به سرعت از کارایی خود بیفتند.
شناسایی و درک این چالشها و موانع میتواند به سیاستگذاران و مدیران شهری کمک کند تا برنامههای مؤثرتری برای سرمایهگذاری اجتماعی طراحی کنند. با توجه به کمبود منابع مالی، نیاز به همکاری میان نهادها و اهمیت برنامهریزی دقیق، ایجاد یک استراتژی جامع و مشارکتی میتواند به بهبود وضعیت سرمایهگذاری اجتماعی در مدیریت نوین شهری کمک کند. این رویکرد میتواند به تقویت زیرساختهای اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان منجر شود.
۵ . تأثیر سرمایهگذاری اجتماعی بر توسعه اقتصادی
از زمانی که صاحب نظران اقتصاد توسعه، به طور جدی و تخصصی، به فکر راه هایی برای نیل به توسعه بودند تا به امروز، همواره بر نقش و اهمیت توسعه تاکید داشتند و نقش آن را در توسعه، حیاتی می دانند. نظریه پردازان دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بر این باور بودند که سرمایه فیزیکی یا اقتصادی نقش تعیین کننده ای در توسعه دارد، اما با شکست راهبردهای توسعه مبتنی بر نظریات فوق، مفهوم سرمایه انسانی مطرح شد. اما تجربه کشورهای مختلف نشان داد که با وجود سرمایه گذاری کلان در زمینه توسعه نیروی انسانی، باز فرایند توسعه با مشکلاتی همراه بوده است. بدین ترتیب در مباحث و برنامه ریزی های مربوط به توسعه نوع دیگری از سرمایه مطرح گردید و برخی از اقتصاددانان و جامعه شناسان توسعه، برای تبیین علل توسعه نیافتگی، به فقدان سرمایه اجتماعی اشاره کرده و آن را حلقه مفقود می دانند. پانتام معتقد است که سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیک و سرمایه انسانی به ویژگی های سازمان اجتماعی از قبیل شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب سود متقابل را تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی سود سرمایه گذاری در زمینه سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی را افزایش می دهد(قاسمی و همکاران،۱۳۸۹: ۳۸-۴۰). بر ساخته های ذهنی، روابط متقابل، ارزشها، هنجارها و باورها و در یک کلام سرمایه اجتماعی همان قدر اهمیت دارند که ملاحظات فنی(حیدری ساربان، ۱۳۹۷: ۱۲۴).
سرمایه اجتماعی هم بر روند توسعه، تاثیرگذار است و هم از آن تاثیر می پذیرد. به همین خاطر، با توسعه اقتصادی یک کشور، سرمایه اجتماعی آن کشور نیز باید توسعه یابد. سرمایه اجتماعی به دو طریق بر اقتصاد تاثیر می گذارد: مستقیم و غیرمستقیم. اثرات مستقیم آن دسته از تاثیرات سرمایه اجتماعی است که به طور مستقیم، باعث بهبود شاخص های اقتصادی می شود. در مقابل، در اثرات غیرمستقیم، طی یک فرایند میان مدت و اغلب بلندمدت، باعث بهبود شاخص های اقتصادی می شود(علمی و همکاران: ۱۳۸۴: ۲۶۱).
اثری که سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی می گذارد، اغلب از طریق سرمایه گذاری است. به این معنی که سرمایه اجتماعی با فراهم کردن محیطی آرام و باثبات از نظر اجتماعی و سیاسی، در وهله اول بر سرمایه گذاری تاثیر می گذارد، سپس در مراحل بعدی، تغییر ایجاد شده در سرمایه گذاری، رشد را تحت تاثیر قرار می دهد(علمی و همکاران،۱۳۸۴: ۲۷۱-۲۷۲).
سرمایه گذاری اجتماعی سرمایه ای را در اختیار موسسات خیریه و شرکت های اجتماعی قرار می دهد تا فعالیت های جدید یا موجودی را که درآمد ایجاد می کنند، توسعه دهند -مانند فعالیت های تجاری یا قرارداد هایی برای ارائه خدمات عمومی. هدف آن کمک به سازمان های اجتماعی برای رشد وتداوم کارشان، اغلب در محروم ترین محله ها است. ادبیات موجود در مورد سرمایه گذاری اجتماعی و نقش آن درپرداختن به آسیب ها به این نتیجه می رسد که سرمایه گذاری اجتماعی از طریق اقدام پیشگیرانه، پتانسیل بسیار زیادی در جلوگیری از ترکیب مضرات یا محرومیت های منطقه ای دارد. تحقیقات بیشتر همچنین نشان می دهد که سرمایه گذاری اجتماعی به ملت ها و مناطق کمک می کند تا الف) شکاف ها یا مسائل اجتماعی-اقتصادی و فقر را بررسی و ب) محیطی مساعد برای ترویج شهروندی فعال و مشارکت دموکراتیک را ایجاد کنند. (Paterson & Dash,2023: 3).
لازم به ذکر است که افراد و مشاغل به عنوان نهادهای سرمایه گذاری اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند( Aynura Yusif,2020: 74).
رشد و توسعه اقتصادی جوامع مرهون عوامل گوناگونی است که شناسایی دقیق و جهت اثرگذاری آنها می تواند دستیابی به رشد و توسعه را تسهیل نماید. تفاوت رشد تولید ناخالص ملی بین کشورهای مختلف موسوم به معمای رشد شده است، به طوری که حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد از رشد را نمی توان از طریق عوامل تولید تبیین نمود(علمی و قربانی:۱۳۹۵: ۷۲). لازم به ذکر است با افزایش تولید ناخالص ملی منطقه، استانداردهای زندگی افزایش می یابد که یکی از اهداف اصلی سرمایه گذاری اجتماعی است. ( Aynura Yusif,2020: 74). تجزیه و تحلیل نشان می دهد که سرمایه گذاری اجتماعی به شدت با بهبود سطح محرومیت و بهره وری اقتصادی بهتر مرتبط است (Paterson & Dash,2023: 11)
نورث، نقش نهادهای رسمی و غیر رسمی را در تبیین عملکرد اقتصادی بسیار مهم می دانند، که یکی از مفاهیم سرمایه اجتماعی است که نقش آن در عملکرد اقتصادی، هم در سطح خرد و هم در سطح کلان قابل توجه می باشد. سرمایه طبیعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی که به عنوان ثروت یک ملت شناخته می شود، زیر بنای رشد و توسعه اقتصادی می باشند. در حالی که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین می کنند. چرا که سرمایه اجتماعی عاملی برای تعامل بیشتر سایر سرمایه ها در کنار یکدیگر می باشند. سرمایه اجتماعی از طریق عواملی چون افزایش ساخت و انباشت سرمایه انسانی، افزایش نوآوری و خلاقیت، افزایش کارایی عملکرد دولت، توسعه مالی، گردش اطلاعات و جلوگیری از شکست بازار، می تواند بر عملکرد اقتصاد یک کشور اثرگذار باشد (علمی و قربانی:۱۳۹۵: ۷۲). می توان گفت سرمایهگذاری اجتماعی نه تنها به رفاه اجتماعی کمک میکند، بلکه به عنوان یک محرک برای توسعه اقتصادی نیز عمل میکند. در ادامه، به بررسی برخی تأثیرات سرمایهگذاری اجتماعی بر توسعه اقتصادی خواهیم پرداخت.
۵.۱. ایجاد اشتغال و بهبود معیشت
سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی خانوادهها کمک کند. با توسعه پروژههای اجتماعی، فرصتهای شغلی جدید ایجاد میشود و به افزایش درآمد خانوارها منجر میگردد. همچنین سرمایه گذاری اجتماعی با بهبود کیفیت نیروی کار منجر به افزایش اشتغال و دسترسی به بازار کار میشود. با افزایش مهارتهای کاری و تحصیلی، افراد راحتتر میتوانند شغلهای مناسب و با درآمد بالاتر پیدا کنند. این امر نه تنها به بهبود شرایط زندگی افراد کمک میکند، بلکه به اقتصاد نیز با افزایش قدرت خرید و کاهش وابستگی به حمایتهای اجتماعی یاری میرساند.
۵.۲. تقویت اقتصاد محلی
سرمایهگذاری اجتماعی به تقویت اقتصاد محلی و حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط کمک میکند. این نوع سرمایهگذاری میتواند به ایجاد بسترهای مناسب برای فعالیتهای اقتصادی و کارآفرینی در جوامع محلی منجر شود.
مطالعاتی که پیرامون سرمایه اجتماعی و اثرات آن در تقویت شاخص های اقتصادی مناطق روستایی صورت گرفته است حاکی از این مدعا است که بین سرمایه اجتماعی و تقویت شاخص های اقتصادی مناطق روستایی رابطه وجود دارد و در این ارتباط ول[۸](۲۰۱۲)، بر این باور است علاوه بر عوامل اقتصادی که بر بهبود کارآفرینی روستایی تأثیرگذارند، عوامل غیر اقتصادی مانند شبکه روابط اجتماعی نیز می تواند بر پدیده کارآفرینی روستایی تأثیرگذار باشند. به زعم تون کوینگ و استروم[۹](۲۰۱۲)، تقویت سرمایه اجتماعی باعث همکاری ذینفعان در فرآیند برنامه ریزی فعالیت های توسعه ای در مناطق روستایی می شود و نیز روستاییان به تشکیل تعاونی های تولید و توزیع علاقه مند شده و در نهایت به ارتقای ظرفیت های اقتصادی مناطق روستایی کمک می کنند(حیدری ساربان، ۱۳۹۷: ۱۲۴-۱۲۵). در مطالعات شهری توجه به نوع روابط و میزان سرمایه اجتماعی مناطق مختلف شهر، اهمیت زیادی دارد. هر چه کالاهای عمومی حاصله از سرمایه اجتماعی برای شهر بیشتر باشد، اثرات توسعه ای سرمایه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود. در شهری که اعتماد و امنیت اجتماعی به عنوان یک کالای عمومی به میزان زیادی وجود دارد، هزینه نظارت و نهادهای مراقبتی و تنبیهی کاهش خواهد یافت و منابع آزاد شده می تواند صرف امور بنیادی مانند آموزش و ارتباطات شود(فیروزآبادی و ایمانی جاجرمی، ۱۳۸۵: ۲۰۵).
۵٫۳٫ تقویت زیرساختها
سرمایهگذاری در زیرساختهای عمومی مانند حمل و نقل، انرژی و ارتباطات میتواند به تسهیل فعالیتهای اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی کمک کند. زیرساختهای مناسب موجب کاهش هزینههای تولید و افزایش رقابتپذیری میشود.
۵٫۴٫ کاهش نابرابری
سرمایهگذاری اجتماعی میتواند به کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی کمک کند. با ایجاد فرصتهای برابر برای همه اقشار جامعه، میتوان به توزیع عادلانهتر منابع و ثروت کمک کرد که این امر خود به ثبات اقتصادی منجر میشود.
۵٫۵٫ تقویت انسجام اجتماعی
سرمایهگذاری در پروژههای اجتماعی و فرهنگی میتواند به تقویت انسجام اجتماعی و کاهش تنشهای اجتماعی کمک کند. جوامع همبستهتر و پایدارتر معمولاً شرایط بهتری برای رشد اقتصادی دارند.
سرمایهگذاری اجتماعی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک میکند، بلکه به عنوان محرکی برای توسعه اقتصادی نیز عمل میکند. با تأمین منابع لازم برای آموزش، بهداشت، زیرساختها، و پروژههای اجتماعی، میتوان به رشد پایدار و توسعه اقتصادی دست یافت. این نوع سرمایهگذاری به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت، نتایج مثبتی را در عرصههای اجتماعی و اقتصادی به ارمغان میآورد.
در دیدگاه های سنتی مدیریت، توسعه سرمایه های اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می کردند، اما در عصر حاضر برای توسعه، بیشتر از آنچه که به سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به سرمایه اجتماعی نیازمندیم، زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایه ها به طور بهینه انجام نخواهد شد. از این رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به توسعه محسوب شده است(کماسی و حسینی،۱۳۹۳: ۱۳۶).
سرمایه گذاری اجتماعی را میتوان به طور گسترده به عنوان منابع مورد نیاز برای توانمندسازی تغییرات اجتماعی و محیطی در نظر گرفت. اینها عبارتند از: سرمایه مالی(پول)، سرمایه اجتماعی (شبکه ها) و سرمایه انسانی(تخصص و مهارت) (NICHOLLS & PHAROAH,2008: 11) سرمایه اجتماعی یک ظرفیت، جوهر اجتماعی یا هنجاری غیررسمی است که همکاری میان افراد و نهادهای یک جامعه را ارتقا می بخشد. هر شبکه اجتماعی، برای دستیابی به اهداف خود علاوه بر افراد آگاه و باتجربه و امکانات و ابزار مادی، به عواملی مانند اعتماد، مشارکت، تعلق و … هم نیاز دارد که این عوامل همان ابعاد سرمایه اجتماعی هستند(خوش فر و همکاران، ۱۳۹۲: ۴۲-۴۳).
منابع و مآخذ:
اسدی کرم، رخساره و سادات حسینی(۱۴۰۱)، زینت نقش ساختار مدیریت شهری در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی (مطالعه موردی: شهربابک)، جغرافیا و روابط انسانی، زمستان ۱۴۰۱ ، دوره ۵ ، شماره ۳ ؛ 459 – ۴۳۵٫
امینی رارانی، مصطفی، موسوی، میرطاهر و رفیعی، حسن(۱۳۹۰)، رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی در ایران، نشریه رفاه اجتماعی، دوره:۱۱، شماره:۴۲: ۲۰۳-۲۲۸٫
پاکرو، نازلی و ستارزاده،داریوش(۱۳۹۸)، بررسی مؤلفه های مؤثر در چالش های نهادی مشارکت شهروندی در بازآفرینی پایدار شهر، مطالعه موردی: شهر تبریز، نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، سال بیست ودوم، شماره۶۵،تابستان۱۴۰۱: ۷۹-۱۰۱٫
پاکسرشت، سلیمان(۱۳۹۳)، ملاحظات و راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی، راهبرد فرهنگ، شماره بیست وپنجم، بهار ۱۳۹۳: ۷۱-۱۰۴٫
تبریزچی، نرگس(۱۳۹۷)، ارتقای سرمایه اجتماعی از توصیه تا عمل، نشریه علمی پژوهشی فرهنگستان علوم پزشکی، سال دوم، شماره ۴ : ۴۹۲-۴۸۷.
حیدری ساربان، وکیل(۱۳۹۷)، اثرات سرمایه اجتماعی بر اقتصاد نواحی روستایی شهرستان آستارا، فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، سال هفتم، شماره سوم(پیاپی ۲۵)، پاییز ۱۳۹۷: ۱۴۴-۱۲۳٫
خوش فر، غلامرضا، بارگاهی، رضا و کرمی، شهاب(۱۳۹۲)، سرمایه اجتماعی و پایداری شهری، مطالعه موردی:گرگان، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات شهری، شماره هشتم، پاییز ۱۳۹۲: ۳۱-۴۶٫
رحیمی، حمید و آقابابایی، راضیه(۱۳۹۲)، رابطه سرمایه اجتماعی با بهبود کیفیت محیط کار از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه کاشان، فصلنامه علمی ـ پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهاردهم، شماره ۵۵: ۱۹۹-۲۲۵٫
شارع پور، محمود(۱۳۹۰)، ابعاد و کارکرد سرمایه اجتماعی و پیامدهای حاصل از فرسایش آن، مسائل اجتماعی ایران، انجمن جامعه شناسی ایران(مجموعه مقالات)، نشر آگه: چاپ سوم: تابستان ۱۳۹۰٫
صیدبیگی، صادق، سرور، رحیم و فرجی راد، عبدالرضا(۱۳۹۷)، نقش مدیریت شهری در توسعه فرهنگ شهر و شهرنشینی (مطالعه موردی: شهر ایلام)، نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹): ۲۸۷-۳۰۴٫
علمی، زهرا(میلا)، شارع پور، محمود، حسینی، سید امیرحسین(۱۳۸۴)، سرمایه اجتماعی و چگونگی تأثیر آن بر اقتصاد، دوره ۴۰، شماره ۴ – شماره پیاپی ۴، شماره ۷۱ ، بهمن ۱۳۸۴: ۲۳۹-۲۹۶٫
علمی، زهرا(میلا) و قربانی، محبوبه(۱۳۹۵)، اثر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال هشتم، شماره چهارم، پاییز ۱۳۹۵: ۷۱-۸۲٫
فیروزآبادی، سیداحمد و ایمانی جاجرمی، حسین(۱۳۸۵)، سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی- اجتماعی در کلان شهر تهران، نشریه رفاه اجتماعی، دوره ۶، شماره ۲۳: ۱۹۷-۲۲۴٫
قاسمی، وحید، ادیبی سده، مهدی، آذربایجانی، کریم، توکلی، خالد(۱۳۸۹)، رابطه سرمایه اجتماعی با توسعه اقتصادی، نشریه رفاه اجتماع، دوره:۱۰، شماره ۳۶: ۲۷-۶۰٫
کماسی، حسین و حسینی، سیدعلی(۱۳۹۳)، تبیین رابطه بین عملکرد مدیریت شهری و سرمایه اجتماعی شهروندان(مطالعه موردی: محله ولیعصر شمالی)، مجله علمی -پژوهشی برنامه ریزی فضایی(جغرافیا)، سال چهارم، شماره سوم، (پیاپی ۱۴)، پاییز ۱۳۹۳: ۱۳۵-۱۵۶٫
نیازی، محسن، یعقوبی، داریوش، سخایی، ایوب و حسینی زاده آرانی، سید سعید(۱۳۹۶)، فراتحلیل تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت روان، فصلنامه علمی راهبرد اجتماعی فرهنگی، دوره ۶، شماره ۴ – شماره پیاپی ۲۵، اسفند ۱۳۹۶: ۱۴۱-۱۷۶٫
ملکان، احمد و ملکان جواد(۱۳۹۰)، رابطه سرمایه اجتماعی و مدیریت شهری، نشریه کار و جامعه؛ شماره۱۳۹: ۶۸-۷۳٫
موسوی، میرنجف، یعقوبی، مهدی، قربانی، فرامرز و حاتمی، مرضیه(۱۳۹۴)، شهروند مشارکت جو و نقش آن در مدیریت شهری (نمونه موردی: شهر ایلام)، فصلنامه مطالعات مدیریت شهری، سال هفتم/ شماره بیستم و سوم/ پاییز ۱۳۹۴: ۴۱-۲۹٫
یحیایی، مصطفی(۱۴۰۳)، اهمیت سرمایه گذاری در آموزش، روزنامه تفاهم، شماره ۵۱۲۳: چهارشنبه ۲ آبان ۱۴۰۳: 1.
EBRAHIMI ,MARYAM, EBRAHIMI, MAHSHID, BAYAT,ELHAM, MOJTABAZADEH, ATEFEH, NAJAFI, FATEMEH, YEGANEGI, KAMRAN(March 2017), Analysis of the role of social capital in urban management ,Conference: ICNDBMAt: Istanbul Aydin University Industrial Management Institute.
Matteo Alpino & Halvor Mehlum(2023) Two notions of social capital, The
Journal of Mathematical Sociology, 47:4, 255-28.
Monique ,Cowan ,ORCID,Karine, Dupre,ORCID and Ruwan , Fernando(2024), Exploring the Relationship between Urban Design and Social Capital: A Systematic Quantitative Literature Review School of Engineering and Built Environment, Griffith University, Southport 4215, Australia: Architecture, volume 4, issue 3, pages 493-514.
Kostas Mouratidis , Wouter Poortinga(2020), Built environment, urban vitality and social cohesion: Do vibrant neighborhoods foster strong communities?, Landscape and Urban Planning: Volume 204, December 2020, 103951
Tekalign Gutu Sakketa(2023), Urbanisation and Social Cohesion Theory and Empirical Evidence from Africa, IDOS DISCUSSION PAPER,German Institute of Development and Sustainability(16/2023).
Jie Qi, Suvodeep Mazumdar, Ana C Vasconcelos(2024), Understanding the Relationship between Urban Public Space and Social Cohesion: A Systematic Review, International Journal of Community Well-Being (2024) 7:155–۲۱۲٫ https://doi.org/10.1007/s42413-024-00204-5.
Astrid Nilsson, Fedra Vanhuyse, Venni Arra, Alicia Requena, Magnus Agerström(2021), Citizen participation for sustainable cities, Book
The Sustainable Urban Development Reader, Edition4th Edition, First Published2022, eBook ISBN9781003288718
ALEX NICHOLLS & WITH CATHY PHAROAH(2008), THE LANDSCAPE OF SOCIAL INVESTMENT: A HOLISTIC TOPOLOGY OF OPPORTUNITIES AND CHALLENGES, Skoll Centre for Social Entrepreneurship,Saïd Business School,Oxford
Kanayo Ogujiuba * and Ntombifuthi Mngometulu(2022), Does Social Investment Influence Poverty and Economic Growth in South Africa: A Cointegration Analysis?, Economies 10: 226. https://doi.org/10.3390/,Published: 15 September 2022: 1-23.
Yahyaeva Aynura Yusif(2020), The effectiveness of involving social investments in education, New Trends and Issues Proceedings on Humanities and Social Sciences: Volume 7 No 3 (2020) 71-79.
INVESTMENTS IN HEALTH(2014), POLICY GUIDE FOR THE EUROPEAN STRUCTURAL AND, INVESTMENT FUNDS (ESIF) 2014 – ۲۰۲۰٫
Analysis and paper by James Paterson and Arijit Dash(2023), Assessing the economic impact of social investment using a hyper-local analysis: Evidence from Futurebuilders England,Social Invetment Business, (https://www.sibgroup.org.uk/news-insights/new-evidence-shows-social investment-can-reduce-poverty-and-boost-local-economies/)
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C
Dr Richard Hazenberg & Professor Simon Denny(2020), Social Investment & Sustainability – A Critique of the Normative Paradigm, Institute for Social Innovation & Impact, University of Northampton, Research output: Contribution to Book/Report › Chapter › peer-review.
[۱] Lyda Hanifan
[۲] Pierre Bourdieu
[۳] James Coleman
[۴] Robert Putnam
[۵] World Bank
[۶] Durkheim
[۷] Carmona, M. (2010). Contemporary public space, part two: Classification. Journal of Urban Design, 15(2), 157–۱۷۳٫
[۸] Weel
[۹] Toh-Kyeong and Ostrom