• امروز : پنج شنبه - ۸ خرداد - ۱۴۰۴
  • برابر با : Thursday - 29 May - 2025
0

سخنرانی‌های علمی «در باب زبان» در دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی

  • کد خبر : 31388
  • ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۲
سخنرانی‌های علمی «در باب زبان» در دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی
تریبون تبریز: همایش بین رشته‌ای در باب زبان (Language) با همکاری معاونت پژوهش و فناوری دانشکده ادبیات فارسی و زبان خارجی در تالار خاقانی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز با مشارکت اساتیدی از دانشگاه تبریز، دانشگاه زنجان و دانشگاه علوم پزشکی تبریز برگزار شد.

به گزارش تریبون تبریز، در این همایش دو روزه اساتید نظرات و کاوش‌های علمی خود را در قالب سخنرانی و مقاله درباره زبان به اشتراک گذاشتند.
دکتر مسعود امید؛ رئیس دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه تبریز به‌عنوان نخستین سخنران این همایش سخنانی را تحت عنوان «پرسش از نیهیلیسم در ایران در زبان، تفکر و زندگی» ارائه کرد.
 به گفته وی  نیهیلیسم (nihilism) یا نیست انگاری، آگاهی از بی بنیادی هستی شناختی و ناکارآمدی باورها و ارزش های یک تمدن و فرهنگ است؛ به علاوه خواست نفی و اراده به سلب و تغییر آنها. یک نیهیلیست درخت باورها و ارزش های موجود را اولا بی ریشه (یا کم ریشه) و ثانیا بی میوه (یا کم میوه) می بیند.
دکتر امید ادامه داد: نیهیلیسم دارای شدت و ضعف است و اقسامی ازجمله منفعل یا فعال، معتدل یا رادیکال، الحادی یا دینی یا معنوی و… دارد و در باب وضعیت ایران می توان پرسش هایی در حوزه علوم طبیعی در باب وضعیت زمین شناختی آن مطرح ساخت و در حوزه علوم انسانی از جنبه جامعه شناسی یا روان شناسی یا تاریخی مسایلی را مطرح کرد.
وی افزود: یکی از پرسش های فلسفی ممکن در باب ایران این است که آیا در تاریخ گذشته و معاصر ایران می توان ردپای نیهیلیسم را یافت؟ اگر چنین چیزی به چشم می خورد در چه سطح و مرتبه ای است؟ خاستگاه نیهیلیسم در ایران چیست؟ اگر با نیهیلیسم روسی و اروپایی مواجهیم، می توان از چیزی به نام نیهیلیسم ایرانی نیز نام برد؟ تفاوت نیهیلیسم کلاسیک و جدید ایرانی چیست؟ آیا نیهیلیسم برای متفکران ما موضوعیتی داشته و دارد؟ راهکار متفکران ما برای آن چیست؟ که پاسخ به این پرسش ها دشوار است اما مجموعه پاسخ های اولیه و پیشنهادی از این قرار است که ایران در تاریخ گذشته و حال خود دارای تجربه و درک نیهیلیستی بوده است و نیهیلیسم کلاسیک در نسبت سنت با سنت شکل گرفته است و معتدل است ولی نیهیلیسم جدید در نسبت سنت و تجدد خود را نشان داده و بعضا رادیکال است.
استاد فلسفه دانشگاه تبریز تاکید کرد: خاستگاه نیهیلیسم جدید،چالش سنت و تجدد است. نیهیلیسم معاصر ایران در سطح زبان (ادبیات، رمان و داستان و شعر) و تفکر فلسفی و زندگی (الگوها، سبک و…) خود را نشان داده است.
وی ادامه داد: راهکار متفکران ما برای نیهیلیسم، بر اساس دو رویکرد توصیفی و توصیه ای است. به‌‎طوریکه داریوش شایگان معتقد به توصیف دقیق وضعیت نیهیلیستی ما است تا به تدریج با اشراف بر مساله به راه حلی برسیم. رویکرد توصیه ای بر دو قسم است غیرفردگرایانه (مثلا: شریعتی با ایدئولوژی گرایی و فردید با انتظارگرایی)و فردگرایانه (مانند: مصطفی رحیمی، مصطفی ملکیان و مهدی اردبیلی). دکتر امید در پایان اشاره نمود که به نظر می رسد که به دلیل فرهنگ محوری و عملیاتی بودن، راهکار فردگرایانه مناسب تر و بهتر است.
در ادامه، دکتر محمد اصغری؛ استاد فلسفه دانشگاه تبریز به مساله «بحران معنا در عصر حاضر» پرداخت.
 وی در سخنرانی خود به ردیابی بحران معنا در چند تحول بزرگ در عصر حاضر پراخته و هفت تحول بزرگ را برشمرد. تحول اول جهانی شدن و تکثر فرهنگی است که در آن روایت های کلان (grand narratives) اعتبارشان را از دست داده اند و روایت های خرد جایگزین آنها شده اند.
دکتر اصغری خاطرنشان کرد: تحول دوم شتاب روزافزون شبکه های اجتماعی و اینترنت و هوش مصنوعی است که چرخه بی پایان خبرهای آنی و فوری فرصت تأمل بر معانی آنها را از شنونده سلب می کند و تحول سوم تورم معنا نام دارد که در آن فضای رسانه ای واژه و معنای کلمه را بسیار برجسته می کند که بعد از مدتی کوتاه تورم آن ترکیده شده و بی معنا می شود. تحول چهارم ساختارشکنی (deconstruction) دریدایی زبان است که در آن معنا در زنجیره بی پایان دال و مدلول همواره به تعویق می افتد و ما هرگز به معنای کلمه و جمله برای همیشه دست نمی یابیم.
وی ادامه داد: در تحول پنجم به بازی های زبانی ویتگنشتاینی می‌توان اشاره کرد  که به معنای کاربرد کلمه در بافت زندگی است و در تحول ششم نیز زبان ابزاری برای اقناع است نه شفافیت و صداقت و در تحول هفتم نیز گفتمان پژواکی یا ایهام گویی معنا را تار و کدر می کند.
دکتر اصغری در خاتمه فرسایش اعتماد و از دست رفتن حوزه عمومی و اضطراب اگزیستانسیال یا وجودی را به عنوان دلایل برخاسته این هفت تحول برای بحران معنا ذکر نمود.
در ادامه دکتر علیرضا فرنام؛ استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در خصوص «زبان و روان خودآگاه! زبان شنیداری به مثابه پاسخی به «مساله دشوار» (hard problem) دیوید چالمرز» به بررسی ارتباط حالات روان خودآگاه با مناطق مختلف مغزی از طریق زبان پرداخت.
وی ادامه داد: طبق فرمول‌بندی دیوید چالمرز، در فلسفه و نوروساینس، ما با یک مساله ساده و یک مساله دشوار مواجه هستیم. مساله ساده، مساله ارتباط حالات روان خودآگاه با مناطق مختلف مغزی است. این که کدام حالت روحی مثلا تفکر یا عواطف یا درک و غیره با کارکرد کدام مناطق مغزی در ارتباط است یا بهتر بگوییم کدام کارکردهای روانی با کارکرد کدام مناطق مغزی متناظر است! اما مساله دشوار این است که کارکردهای فیزیکی مغز چگونه می‌تواند باعث بروز حالات درون روانی مانند آگاهی، عواطف یا کوالیا گردد.
دکتر فرنام افزود: زبان و بویژه زبان درونی می‌تواند حلقه واسط بین فرآیندهای مادی و روانی در انسان گردد و همچون ملاتی عمل کند که این دو فرآیند به ‌نظر متفاوت را به هم پیوند دهد.
وی در بخشی دیگری از سخنرانی خود گفت: در وهله اول باید به این نکته اشاره کنیم که جهان بخودی خود، منظر دید موجودات پیشرفته نیست و آنچه موجودات پیشرفته از جهان می بینند و شاهد می شوند، بازنمودی representation از جهان است که توسط مغز و با کمک سیگنالهایی که از حس های پنجگانه دریافت می شوند ساخته شده است.
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز خاطرنشان کرد: نکته مهم اینجاست که در پردازش هر سیگنال حسی، اطلاعات کلامی، قبل از آنکه آن حس به مرحله آگاهی برسد، شروع به ایفای نقش می کنند و از این جهت، حس ما و بازنمودی که هر لحظه از جهان در ذهن داریم بنوعی آلوده به زبان هستند. از طرف دیگر، زبان درونی ما(طبق نظر لو ویگوتسکی) در حال توضیح مداوم هرچه که می‌بینیم، هستند و زبان از این زاویه مرتب در حال مرور و قرائت آنچه احساس می شود، است. از آنجا که شنونده بودن و گوش سپردن به روایات راویان از مشخصه های انسان هموساپینس است، می توان گفت که ما دنیا را نمی بینیم، بلکه جهان بصورت روایتی ممتد و با کمک قسمتهای کلامی مغز، برای ما روایت می شود. به این ترتیب، زبان که خود محصول حرکت مادی اتمها در مدارات مغزی هست، با واسطه گری حافظه و برانگیختگی arousal موجب ایجاد دنیای درون و qualia می گردد. 
در ادامه دکتر محسن آسیب پور؛ عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فرانسه، به «بررسی کاربست داده های معنا-کاربردشناختی در جمله شناسی» پرداخت و گفت: هرنظریه و نظریه­پردازی از دیدگاه زبانی خاص خود به این مفهوم یعنی «فاعل» پرداخته و در نتیجه اجماعی در خصوص ماهیت آن وجود ندارد، به­طوریکه مجموعه­ای از الفاظ و اصطلاحاتی که یا در ادامه آن آمده (فاعل دستوری، منطقی، معنایی، روانشناختی، …) یا جایگزین آن شده (نهاد، مبتدا، …) بیشتر از آنکه به فهم آن یاری رساند، به پیچیدگی موضوع افزوده است و دوم، نظریات موردنظر کمک چندانی به مبحث جمله­سازی در امر آموزش و یادگیری یک زبان خارجی نمی­کنند، چرا که در اینجا، برخلاف تحلیل­ها و تعاریف متعددی که در چشم­اندازهای متفاوت دستوری از این مقوله ارائه می­گردد، هیچ جمله از پیش­موجود و مسلمی وجود ندارد.
وی ادامه داد: بنابراین دشواری اصلی، یافتن فاعل در جمله حاضر نیست، بلکه یافتن یک فاعل درست برای جمله­ای است که قصد ساختن آن را داریم. در واقع، صحبت از فاعل بدون مراجعه به آموزه­های معناشناسی و کاربردشناسی ناممکن می­نماید. در واقع، همین داده­ها هستند که در ادامه به ما به عنوان مدرس زبان خارجی کمک خواهند کرد که به تعریف مجموعه­ای از استراتژی­ها بپردازیم که می­توانند ما را به سمت انتخاب فاعل (در میان حالت­های ممکن موجود برای یک موقعیت کلامی مشخص) رهنمون کنند.
دکتر محمدرضا عابدی؛ دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز نیز به مساله «زبان فارسی و هویت ایرانی» پرداخت و گفت: هویّت ملّی به آگاهی و احساس مشترک آحاد یک ملت از تفاوت بین خود و دیگران اطلاق می­شود که به آنها وحدت می­بخشد و احساس تمایز از دیگری را در وجود آنها برمی­انگیزد. در میان ایرانیان- به طور خاص از قرن سوم هجری تاکنون- عناصر مختلفی چون نژاد، سرزمین، دین، فرهنگ، تاریخ و اساطیر، اخلاق و آداب و رسوم، حتی الگوهای فکری و فلسفی حول محور زبان فارسی به هم گره خورده و حس وحدت و تمایز از دیگری را به آنها القا کرده است.
وی ادامه داد: بی­تردید هویت ایرانی با وجود اقوام مختلف صرفا در پوسته ای از وحدت سیاسی قابل تامین نبوده است، بلکه عنصر زبان فارسی به عنوان بستر فرهنگی و پشتوانه تمدنی، با وجود بر سر کار بودن حکومت هایی از تیره­ها و اقوام مختلف، موجد یک هویت واحد شده و به آن تداوم بخشیده است. 
دکتر حسن فتح زاده؛ استاد فلسفه دانشگاه زنجان نیز در ارتباط اینترنتی طی سخنانی در خصوص خاستگاه اسطوره‌ای زبان گفت: زبان در ساختار گرایی سوسور فاقد مصداق است و لذا استقلال خاصی به خود زبان می دهد و زبان هیچ رابطه منطقی با مصداق ندارد و زبان از طریق برچسب زنی با اشیاء به وجود نیامده است. معنا از دل خود سیستم نشانگان به وجود می آید و سیستم نشانگان ما همان دال و مدلول تشکیل یافته است.
وی ادامه داد: استعاره در زبان ماهیت اسطوره ای به خود می گیرد. زبان به تدریج به ساختاری خودبنیاد تبدیل می شود و این خاستگاه اسطوره ای زبان را نشان می دهد و حتی جنبه الهی زبان نیز بر همین أساس قابل طرح است.

لینک کوتاه : https://tribunetabriz.ir/?p=31388

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.