به گزارش تریبون تبریز میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مدیران و ارایه راه حلهای منطقی در زمینه مناسب سازی و تسهیل دسترسی و پیگیری های مستمر و هدفمند در ایجاد فرصتهای برابر، از راهکارهای مهم و موثر در ارتقای کیفیت زندگی و به عنوان یکی از ملزومات دستیابی به توسعه پایدار و متوازن در جامعه به شمار می آید.
* شیب و شتاب مناسب سازی کند است
در این مقال و مجال، مقصود و منظور پرداختن علمی و فنی به حیطه مناسبسازی و برنامههای پیرامونی نیست. تاکنون آنچه در فرایند برنامه ریزی شهری بیشتر مدنظر بوده، بحث مناسبسازی محیط شهری و اداری است. این امر مدت زمان مدیدی است که در دستور کار جلسات ستادی و کمیته های فرعی مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد.
صورتجلسات، اظهارنظرها و گفت و گوهای مفصل و حکایت های دنباله دار ستادهای مناسب سازی که شاید هر روز یکی دو مورد از اخبار آن روی خروجی پایگاه های خبری و خبرگزاری ها قابل مشاهده است.
البته اینکه جلسات بطور مرتب برگزار می شود کم و بیش جای شکر دارد، ولی چقدر با حضور اعضای اصلی و با دستور جلسات جامع تشکیل می شود و پیگیری های جدی و عملی صورت می گیرد، اظهارنظر با دست اندرکاران امر است و در نهایت اظهار رضایتی که از مراعات، تامین، تضمین و برخورداری همگانی برای تمام شهروندان به دنبال خواهد داشت.
مهم اینکه به نظر می رسد با این همه قوانین، جلسات و نشستها، بطور کلی شیب و شتاب مناسب سازی کند است و آن طور که باید و شاید، گام های بلند و موثرتری برداشته نمی شود. کاش چنین تلقی نشود که برگزاری چنین نشستهایی، بیشتر به خاطر رفع تکلیف باشد!
با وجود تمام تلاش ها و قوانین الزام آور که کم هم نیستند، لازم است دست اندرکاران امر از خودشان و کارشناسان ذیربط بپرسند: خروجی این تصمیمات در ساخت و سازهای استاندارد، اماکن اداری و غیراداری، مجتمع های درمانی و بهداشتی، حمل و نقل های عمومی و معابر، دسترسی به اطلاعات و فن آوری های جدید، فرصت های شغلی و آگاهی های عمومی و …. چقدر محسوس است و نتیجه بخش!
و صد البته که با این نسخه های پیچیده شده عریض و طویل و با ساز ناکوک زیرساخت ها، راه دور و درازی خواهیم داشت، بطور یقین!
* لزوم بازطراحی راهکارهای مرتبط در همه اشکال و مظاهر
این چند سطر مقدمه، شاید تلنگری باشد و نگاه ها و توجه ها را بیشتر به سمت راه حل های تحقق پذیری دسترسی همگانی، بازنگری و بازطراحی راهکارهای مرتبط، در همه اشکال و مظاهر آن سوق دهد.
به هرحال وقتی با رفت و آمدهای روزانه و مشاهده دهها صحنه از مواردی که هر یک از ما به نوعی در معابر عمومی با آن مواجه هستیم، احساس می شود مناسب سازی محیط شهری و برابرسازی فرصت ها، در کل زیاد جدی گرفته نمی شود؛ با کم و بیش تلاش هایی که به صورت طبیعی با نگرش مدیریت های ارشد استانی، به تناسب در استان های مختلف متفاوت خواهد بود و لازم است زمینه بهتر و هماهنگ تری برای تحقق ابتدایی ترین و اساسی ترین موارد حقوق شهروندی و دسترس پذیری در مسیر خدمت رسانی مطلوب و روان برداشته شود…
از سوی دیگر وقتی صحبت از مناسب سازی می شود بلافاصله همه فکرها و ذهن ها، به سمت افراد دارای معلولیت سوق پیدا می کند، در صورتی که با توجه به اینکه جامعه ما به سمت میانسالی می رود و افزایش رشد نرخ سالمندی، ایجاب می کند سازگارسازی محیط با شرایط خاص سالمندان نیز بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و در اذهان طراحان شهری برای ایجاد فضاهای مناسب به مرحله تعیین برسد.
بی تردید تغییر ساختارهای موجود برای تسهیل استفاده سالمندان پرهزینه است و اگر نیازهای آنان در مراحل برنامه ریزی و طراحی پیش بینی شده و همه متغیرهای مهم، قبل از شروع ساخت در نظر گرفته شده باشد، هزینه ها را می توان تا حد زیادی پس انداز کرد.
شهـر، نامهربـان با معلـولان
* ضرورت مطالبه گری اجتماعی
از طرف دیگر، یکی از مهمترین شعارهای محوری و وعده های انسان دوستانه در طول سال های اخیر، قوانین برخورداری از حقوق برابر شهروندی و مشارکت اجتماعی افراد دارای معلولیت و سالمندان است، ولی متاسفانه با فقدان اجرای برنامه ریزی درست و اصولی مناسب سازی، در مقام عمل مشاهده می کنیم که تا رسیدن به نقطه ایده آل و نتایج محسوس و مطلوب، فاصله معنی داری مشاهده می شود و این امر بیش از همه مطالبه گری اجتماعی و عمومی می طلبد تا با سازوکار لازم و تدوین برنامه عملیاتی و جهادی نسبت به جبران عقب ماندگی ها اهتمام و اقدام کرد.
* نقش مهم رسانه ها در تحقق حقوق شهروندی و دسترس پذیری
بین پارانتز آنچه در این میان باید یادآور شد، اهمیت همراهی اهالی قلم و رسانه است که می توانند زمینه و بستر مناسب و برجسته در این رویکرد ایفا کنند.
نمایندگان فعال و پویای رسانه های گروهی با پرسشگری و مطالبه گری جدی و همچنین شناسایی، پیگیری و آگاه سازی همگانی و الزامات تنیده در آن، نقش مهمی در تجلی حقوق شهروندی و دسترس پذیری همگانی دارند.
* سرعت رشد نرخ سالمندی، از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیک تر است !
براساس آمارهای موجود، در حال حاضر پیش بینی می شود، حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور را به نوعی افراد دارای معلولیت و سالمندان تشکیل دهند که متاسفانه در آینده ای نه چندان دور، شاهد رشد قابل توجهی در این زمینه خواهیم بود . با اینکه زنگ بحران و خطر آن از سال های دور به صدا درآمده است، این امر اقتضا می کند تا بدون فوت وقت و با اقدام آنی، این قشر از جامعه را به عنوان بخشی از شهروندان جامعه، در برنامه ریزی ها و مدیریت شهری مورد لحاظ و توجه جدی قرار داد.
سرعت رشد نرخ سالمندی، از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیک تر است و اگر از امروز یا حتی سال های قبل نیز به فکر اصلاح رویه ها بوده باشیم، باز خیلی خیلی دیر است و شاید آیندگان تصویر مثبتی از اقدام های به موقع و زیربنایی دست اندرکاران امر در عرصه ها و عصرهای گذشته نداشته باشند.
بی تردید تمامی تفاسیر، طرح ها، فعالیت های مبتنی بر قوانین و آیین نامه های مناسب سازی در یک صفت اساسی دارای هم پوشانی بوده و مشترکند و آن هم مفهوم مساوی سازی فرصت ها و تسهیل دسترسی با تاکید بر حقوق شهروندی است.
شهر از حال سالمندان بی خبر است
* پیگیری برنامه های هوشمند، هدفمند و دسترسی ایمن بر خدمات
براساس تعاریف و اظهارنظرهای موجود، تلفیق یا یکپارچه سازی اجتماعی برای افراد دارای معلولیت و سالمندان، به دنبال جامعه ای است که تمام افراد در کنار هم زندگی کنند و این امر در مسیر ایجاد محیط های بدون مانع و تسهیل دسترسی برای همه، برای داشتن زندگی آرام و بی دغدغه مهم بوده و همراه با رضایتمندی تمام اقشار جامعه از امکانات شهری یکی از راهکارهای اساسی در ارتقای کیفیت زندگی است.
مفهوم مناسب سازی، اخیرا دامنه شمول بیشتری پیدا کرده و سطح دسترسی افراد به تمامی امکانات شهری را گسترده تر کرده است که این امر ضرورت تعامل بیشتر و هم افزایی دستگاه های متولی و اجرایی را در این مسیر انکارناپذیر می نماید و لازم است متولیان توسعه شهری، فراتر از یک نگاه اداری، با کارآمدی و احساس مسئولیت بیشتر و ارایه برنامه های هوشمند و هدفمند، دسترسی ایمن بر خدمات را برای افراد دارای محدودیت حرکتی، سالمندان عزیز و دیگر افراد کم توان، مورد توجه قرار دهند.
رویکرد و نگاهی جدید که بطور طبیعی، تحولی مثبت را در دستیابی، به شهری مطلوب و متناسب برای همه شهروندان فراهم می آورد.
” دسترسی برای همه و همواره ” یک ضرورت است
نیک می دانیم که “دسترسی برای همه و همواره” دیگر شعار تشریفاتی و لوکس نیست، بلکه یک ضرورت است و حتی در این مسیر اگر صرف نگاهمان، فقط به حوزه مناسب سازی شهری و اداری باشد، باز به بیراهه رفته ایم .
دسترس پذیری به ارتباطات و اطلاعات و برنامه ها، از دسترسی به خدمات مختلف گرفته، رسانه های ارتباطی، تامین خدمات درمانی و توانبخشی جسمی و روانی تا کارآفرینی و اشتغال، آموزشی و فرهنگی، دسترسی آسان به فناوری های جدید و ابزار و تجهیزات کمکی و ارتقای آگاهی های عمومی و در نهایت دسترسی به فرایند برابرسازی فرصت ها در کلیه گستره های جامعه و ساختن دنیایی که در آن نیازهای همه افراد در نظر گرفته شده و در نهایت تمرکز اصلی در راستای حرکت رو به جلو جامعه، از جمله محورها و شاخص های جدایی ناپذیر و پیش روی حقوق بنیادین و شهروندی است.
افزون بر این تلاش برای فعال سازی نهضت مناسب سازی و برچیدن موانع نگرشی، فیزیکی و ارتباطی و دستیابی به اهداف ضروری حیاتی با رویکرد “دسترسی برای همه” چشم انداز روشنی است که می تواند حق مشارکت فعالانه و زندگی معمولی در شهر را برای گروه وسیع اجتماعی فراهم آورد و همسان سازی های مناسبی را در راستای خدمت به گروه های هدف دربرداشته و افزایش رضایتمندی را تا حدودی تحقق ببخشد.
طبیعی است که در این میان لازم است وزارتخانه مهم کشور، در همراهی تنگاتنگ و همگرایی بیشتر با سازمان بهزیستی کشور، ضمن برنامه ریزی، نظارت و پیگیری های جدی و منسجم، توام با هم افزایی و همکاری فرابخشی دیگر وزارتخانه های دخیل و سازمان های دولتی و غیردولتی و تشکل های افراد دارای معلولیت، سالمندان و دیگر مراکز و صاحبان فکر و اندیشه، به شکلی فراگیر و منطبق بر ضوابط و استانداردها، با رویکرد تقویت تعامل اجتماعی و طراحی همه شمول، نقش پررنگ تری ایفا کنند.
* سخن و کلام آخر
… و اما بحث آخر و مهم اینکه ایجاد شرایط “به زیستن ” با جریان سازی و جاری سازی سیاست های کلی ، نیازمند تبیین، آموزش و فرهنگ سازی و ترویج سیاست یکپارچه سازی بهبود قابلیت و تسهیل دسترسی برای همه است.
نه در آستانه هفته سالمندان قرار داریم و نه هفته افراد دارای معلولیت و نه هیچ روز و هفته مناسبتی دیگر.. و این یعنی آنکه موضوع و بحث مناسب سازی اماکن و فضاهای عمومی و اصلاح ساختارها به منظور مطابق سازی با نیازها و سازگاری امکانات و ارتقای آگاهی های عمومی و …، چیزی نیست که به روز و مناسبتی ختم شود و به هفته خاصی مرتبط باشد و در این مناسبت ها، تبلیغاتی انجام شود و ترتیب یکی دو مصاحبه ، برگزاری همایش و … دیگر هیچ!
نگاه به دسترس پذیری در جامعه و بسط و توسعه خدمات زیربنایی، به عنوان یک حق، نه یک ارفاق یا امتیاز، نیاز به اهتمام و اقدام جدی و عملی و ارزیابی و نظارت دقیق دارد و دست اندرکاران امر، هر کدام بنابه وظایف ذاتی و مسئولیت اجتماعی باید با احساس مسئولیت بیشتر و در راس اولویت های کاری، به این مقوله توجه ویژه معطوف داشته باشند و با کاربست دقیق و خلاقانه، پرونده اجرایی و پیگیری فوری و سریع این مهم را، تا رسیدن به نقطه مطلوب و شرایط رعایت استانداردهای حداقلی و استیفای کامل حقوق شهروندان، همچنان در روی میز کاری روزانه، مورد لحاظ و اقدام و عمل قرار دهند.
* لزوم تعیین روزشمار، برای دریافت پایان کار دسترس پذیری
بدیهی است با تطبیق موارد مذکور، همه نهادها و دستگاه های ذیربط و متولی حقوق شهروندی، ملزم خواهند بود به تهیه و تنظیم تقویم اجرایی و تعیین روز شمار واقعی برای دریافت پایان کار دسترس پذیری همگانی و حقوق بنیادین شهروندی و در نهایت در یک فرصت و زمانبندی مشخص، امیدوار باشیم و بتوانیم جشن پایان مناسب سازی و دسترس پذیری را در زمان مقرر و به هنگام، شاهد باشیم.