گروه استانها: چند روزی تا پایان سال ۱۴۰۲ و آغاز سال جدید نمانده است، نوروز میآید تا با لبخندش قلبهای تک تک ما را به تپش بیاندازد، هر کوی و برزنی را گل باران کند و به هر ایرانی نوید عشق و شادی و نو شدن بدهد.
مردم شهر نیز خود را برای آمدن بهاری جدید و سالی نو آماده میکنند؛ این روزها شهر حال و هوای دیگری دارد، خیابانها پرترافیک، بازارها شلوغ و همه در تکاپو هستند.
البته امسال بهار طبیعت با بهار دلها یعنی ماه رمضان مصادف شده و با فرا رسیدن این ماه مبارک دلها نیز بهاری شده است.
اولین مرحله از مهیا شدن برای عید نوروز خانه تکانی است، رسم دیرینه ایرانیان که تمامی نقاط خانه را تمیز میکنند، این روزها وقتی از کوچه پس کوچههای شهر عبور میکنی، مردان و زنانی را میبینی که مشغول تمیز کردن پنجرهها یا شستن فرش و پتو و… هستند و فرا رسیدن ماه رمضان هم مانع این کار نشده است.
خیابانها و معابر هم از این قافله عقب نماندهاند، رنگ آمیزی دیوارها، نردهها و شستشوی خیابانها نیز از دیگر صحنههای آشنای این روزها است و شهر هم نونوار میشود.
و قسمت شیرین ماجرا خریدهای عید است، سری به بازار تبریز میزنم تا وضعیت بازار را جویا شوم؛
پیاده راه تربیت تبریز جا برای سوزن انداختن ندارد، کوچک و بزرگ، پیر و جوان هر چند اندک اما مشغول خرید هستند، لباسهای رنگارنگ ویترین مغازهها و خوراکیهای خوشمزه عید دل همه را آب میکند.
روزها و شبهای انتهایی اسفند ماه هر سال رنگ و بویی دیگر دارد.
مردم با خرید لباس و حتی وسایل نو، به نحوی گرد و غبار وسایل کهنه را میزدایند و به استقبال بهار و فصل نو میروند.
بازار تبریز یک مجموعه کامل برای خرید است، هر آنچه طلب کنی، مییابی؛ از آجیل و خشکبار گرفته تا میوه و شیرینی و لباس.
علاوهبر شلوغی مغازههای لباس، قنادیها و آجیل فروشیها هم غلغله هستند، آجیل تبریز زبانزد عام و خاص است و شیرینیهای اصیل و خوشمزه تبریز هم نیاز به معرفی ندارد و آوازه آن در کل دنیا پیچیده است.
در سمتی از بازار نوایی به گوش میرسد، نوایی آشنا که دل و جان آدمی را مینوازد، دنبال آن میروم، به مردانی میرسم که ضمن پوشیدن لباس سنتی آذربایجانی، نوای عاشیقلار را مینوازند و همه هم در آوای روحبخش آن غرق شدهاند.
بوی خوشی به مشامم میرسد، بوی سوسن و سنبل سفره هفت سین؛ گلهای رنگارنگ عید از سفید و صورتی تا بنفش و زرد برای همه دلبری میکنند، در سمت دیگر سبزههای عید در شکل و شمایل گوناگون توجه همه را جلب کردهاند.
بازار خرید اقلام سفره هفت سین نیز داغِ داغ است، از سمنو و آینه و قرآن تا ماهیهای قرمز و نارنجی؛ همه و همه نوید رسیدن روزهای نو را میدهند.
برخی برای خرید لباس، خرید آجیل و شکلات و برخی هم که وسعشان نمیرسد، تنها مغازهها را تماشا میکنند، اما در این میان کودکان این ایام و خریدهای شب عید را بیشتر از هر قشری دوست دارند و برای رسیدن عید لحظه شماری میکنند تا با پوشیدن لباسهای نو به دیدار اقوام بروند و عیدی خود را بگیرند.
برخی هم برای خرید شب عید به شهر دیگری سفر میکنند تا هم آب و هوایی عوض کرده باشند و هم بتوانند خریدهایی بهتر از شهر خود را تهیه کنند.
بعضی از مردم هم خریدهای خود را انجام نمیدهند تا در ایام نوروز که به مسافرت میروند، این خریدها را در شهرهایی که سفر کردهاند بخرند از ایام نوروز هم لذت میبرند و جالبتر اینکه از شلوغی بازار هم فرار میکنند.
بازار تبریز؛ شلوغ و پرهیاهو
سری به یکی از قنادیهای شهر میزنم، همه سفارش شیرینی مورد علاقه خود را میدهند، قرابیه، لطیفه، مربایی، خامهای و…؛ از طرفی بازار خرید زولبیا و بامیه و نان مخصوص افطار نیز گرم است؛ اصغر رمضانی، قناد تبریزی است که سر او بسیار شلوغ است، او میگوید: به دلیل اینکه بزرگ فامیل هستم، نوروز را در منزل میمانیم، برای عید دیدنی به خانه ما میآیند، پذیرای مهمانان از شهرها و استانهای دیگر هم هستیم و خانه ما شلوغ میشود از طرفی هم با وجود فرا رسیدن ماه رمضان باید در ایام عید هم سرکار باشیم.
او ادامه میدهد: گذشته را با امروز نمیتوان مقایسه کرد؛ در گذشته سطح انتظارات پایین بود، زندگیها آسانتر و مردم قدرت خرید اجناس را داشتند، اما امروز نوروز تشریفاتی شده و در کنار آن قیمتها نیز بالا رفته است.
این قناد تبریزی میافزاید: در گذشته صفا و صمیمیت بیشتر بود، رفت و آمدها برقرار و انتظارات کم و دائم باعث روابط بیشتر بین فامیل میشد.
در گردنه گرانی
در سمت دیگر بازار مرد جوانی فریاد میکشد «قرمزی بالغ، گلین آپارین»، میثم سوری، شهروند دیگر تبریزی است که ماهی قرمز میفروشد، او میگوید: همه ساله عید را به مسافرت میرفتیم اما امسال ماه رمضان فرا رسیده و نمیتوان رفت.
او ادامه میدهد: از کودکی عید نوروز را دوست داشتم اما اکنون همه چیز گران شده و دغدغه مردم نیز افزایش یافته است و رنگ و بوی گذشته را ندارد.
او همچنین در رابطه وضعیت بازار تاکید میکند: با توجه به اینکه امروزه در جامعه شاهد تورم قیمتها هستیم، خرید برای همه اقشار جامعه آسان نیست، هزینهها بالا رفته و هر خانواده بر اساس میزان درآمد خود برای خانواده و شب سال نو خرید میکند.
علی حسینی شهروند هنرمند تبریزی است که ساز مینوازد، او هم در خصوص حال و هوای عید نوروز میگوید: سال جدید برای مردم آذربایجان با رسومی خاص همراه بوده و انجام این آئینها برای مردم استان بسیار حائز اهمیت است؛ اگر چه نسبت به سالهای گذشته دید و بازدیدها کمتر شده و علت آن هم مسائل مادی و هزینههای جاری است اما آن صفا و صمیمیت در مردم خوب آذربایجان همچنان باقی است.
او ادامه میدهد: از آن جایی که ما آذریها مهمان نواز و مهمان دوست هستیم، سال جدید را در منزل و پذیرای مهمان دور و نزدیک هستیم.
او در ادامه از هزینههای مردم در شب عید سالهای گذشته میگوید: در گذشته قیمت اجناس خیلی کمتر بود اما در چند سال اخیر شاهد افزایش قیمتها هستیم؛ این باعث میشود میزان مصرفی ما در خرید لوازم منزل و سایر موارد بیشتر شود.
این شهروند تبریزی بیان میکند: ما تلاش میکنیم تمام آئینهای گذشته خود را که از بزرگان یاد گرفتهایم، به فرزندانمان انتقال دهیم تا به عنوان میراث فرهنگی ما حفظ شود.
شب عید و ذوق کودکانه
در میان جمعیت، شور و حال خرید کودکان نیز حس خاصی دارد، آنها حتی با خرید یک وسیله کوچک هم خوشحال میشوند البته ناگفته نماند برخی از آنها لجبازی کرده و با داد و فریاد «باید بخری» کل بازار را پر کردهاند؛ نعیمه جوانشیر مادر جوان تبریزی است که به همراه پسر خردسال خود برای خرید آمده است، او نیز میگوید: خرید با فرزند خردسال کار بسیار سختی است، لجبازی میکند، بهانه میگیرد و اذیت میکند.
وقتی از او میپرسم قیمتها چگونه است، با تکان دادن سر خود میگوید: نسبت به سال گذشته افزایش بسیاری داشتهاند و توان خرید مردم کاهش یافته است، حقوق ما فقط کفاف خرید برای پسرم را میدهد.
به سراغ یکی از مغازههای لباس فروشی میروم، علی فرشی، فروشنده این مغازه است، سر او بسیار شلوغ است و حتی وقت مصاحبه هم ندارد، با اشارهای به من میگوید بنشین تا بیایم؛ به گفتهی خودش چند سالی است که در بازار تبریز شاگرد مغازه است.
او میگوید: بازار خرید و فروش لباس ماهها کساد بود و اکنون تازه رونق یافته است اما قیمتها افزایش بالایی داشته و همه توانایی خرید ندارند.
او ادامه میدهد: نوروز باستانیترین عید ایرانیان است اما طی سالهای اخیر مشکلات مردم افزایش یافته و از طرفی چشم و هم چشمیها باعث شدهاند تا حال و هوای گذشته را نداشته باشد.
فرا رسیدن سال نو همیشه نوید بخش افکار نو، کردار نو و تصمیمهای نو برای آینده است. آیندهای که همه به بهتر شدن آن نسبت به گذشته امید دارند؛ اما این روزها نوروز حال و هوای دیگری دارد و استقبال مردم از سال نو، با گرانیهای نابجا و نو شدن وسایل منزل و خرید اجناس و وسایل با دامنهی گستردهای از چشم و هم چشمی همراه است و کسی دیگر به دنبال زنده نگه داشتن آئین و سنت نیست.