به گزارش تریبون تبریز، اینجا خبری از گرانی نیست، ارزان محبت می کنند و ارزان دوست می دارند، سرزمینشان قلب یکدیگر است، چشم هایشان را به روی خوبی نمیبندند دل هایشان زلالتر از آب رودخانه است و کینه به دل نمیگیرند و میدانند بین دوست داشتن و داشتن دوست فرق است و میدانند که دوست داشتن امری لحظهای است، اما داشتن دوست استمرار لحظههای دوست داشتن است.
همه دنبال سه چیز بودن؛ واقعیت، خوبی و زیبایی که اولی را با اندیشیدن و دومی را با اخلاق و سومی را با هنر بدست آوردند.
گروه جهادی و سفره ای به نام همدلی
بگذار هر جا مهربانی دیدند، یاد تو بیفتند، بگذار وقتی آب آشامیدنی خوردند یاد تو بیفتند، بگذار وقتی هوا کولاک شد، در خانه گرمشان از تو یادی کنند، به خدا این ریشه گیاه مهربانی در دل بیابان، خوب بلد است خودش را به آب رساند تو فقط مهربان بمان و دلیل حال خوب خودت باش.
اینها را تُند تُند پشت تلفن گفت و آخر سر هم مصاحبه را انداخت برای یک ساعت بعد!
آقای یاشار سلطانی، مهندس معمار و از بسیجیان جهادگر استان آذربایجانشرقی است؛ او متولد ۱۳۶۸ از یکی از روستاهای شهر صوفیان و متاهل است و همانطور که خودش میگوید: زندگی به کام آنهاست که بیتوقع مهربانی میکنند و بیچشمداشت عشق میورزند و بیمنت برای دیگران خوب میخواهند.
آنچه خواهید خواند، ماحصل گفتگو با این جوان جهادگر دهه شصتی است.
از گروه جهادیتان بگویید؟ از چه سالی شروع کردید و چه کارهایی کردید؟
«از سال ۹۴ کارهای جهادی را از گروه جهادی شهید شفیق صوفیان آغاز کردم و تا ۱۴۰۰ نیز با این گروه جهادی فعالیت میکردم ولی از این سال به بعد به همراه برخی از دوستانم گروه جهادی شهید قاسم سلیمانی را تشکیل دادیم که این گروه به حالت تخصصیتر در بخشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و درمانی و غیره فعالیت میکند».
« در گروه جهادی شهید قاسم سلیمانی، بیش از ۳۵ عضو فعال داریم که همگی در گروه سنی ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و هر کدام منطبق بر تخصص خود در کارگروههای گروه جهادی فعالیت میکنند».
« یک ضربالمثل است که میگه: تو نان را در رود بینداز ماهی نداند، خالق میداند، کار جهادی هم دقیقا همین است، ما برای خدا این کارو میکنیم و خوشحالم که خداوند من را در این مسیر قرار داده است، چون واقعا تا خداوند نخواهد نمیتوانی در این مسیر قرار بگیری».
«خلاصه ما کارهای خودمان را انجام دادیم و خداوند کاری کرد تا مردم آن مناطق به ما اعتماد کنند، مسوولان ببینند که کار ما برای خداست و این برای ما یک انگیزه بزرگ و البته مسوولیت زیاد داشت».
«البته انجام دادن کار جهادی و کسب اعتماد مردم آن منطقه نیاز به زمان دارد ولی وقتی این اعتماد ایجاد میشود، دیگر کار تمام است! البته همه این کارها از آن خداست و به اذن خودش انجام میگیرد و من خوشحالم که لیاقت خادمی را دارم! در این گفتگو هم من نماینده یک گروه هستم و همه حرفهای به معنای این نیست که کار را تنها من انجام میدهم بلکه پشت همه کارها، فداکاری، روحیه جهادی و همکاری و تعامل اعضای گروه و مسوولان ذیربط را دارد».
چه انگیزه ای باعث شده دنبال کار جهادی بروید؟
«من از بچگی اهل مسجد بودم و پدر و مادرم من را با این سبک بزرگ کردهاند، ما بچههای مسجد، امام حسین(ع) را میشناسیم، از مکتب او هستیم و شید این روحیه جهادی از این نوع تربیت باشد؛ البته در کار جهادی اولا خیرین بیشترین کمک را میکنند و ما را به جلو هُل میدهد و دوما خود مردم هستند که با ما همراهی میکنند و ما صرفا یک حلقه تجمیع کنندهایم».
«برای اینکه کارهای جهادی مستمر و متمرکز باشد ما به منطقهای در صوفیان تمرکز کردیم و همه مناطقی که شناسایی میشود در بخشهای فرهنگی، عمرانی، اجتماعی و غیره کارهای زیادی صورت میگیرد».
از خاطرات شیرین کارهای جهادی بگویید؟
«یکی از خاطرات خوش من در این کارهای جهادی که داشتیم، به ساخت خانه یک خانم خیلی فقیر برمیگردد؛ این خانم بعد از فوت همسرش هیچ درآمدی نداشت و اصلا خانهای هم نداشت و به هرجایی که سر زده بود با در بسته روبرو میشد و خدا خواست و این مسوولیت را بر عهده ما گذاشت؛ فقط کاش آن لحظه که خانهاش را تحویل دادیم، را میدیدید! چقدر حس ناب، چقدر همهمان حس کردیم که جواب زحماتمان را گرفتیم».
«یکی دیگر از خاطرات خوب من هم آبرسانی یک روستا بود که ۱۵ سالی میشد که سیستم آبرسانی آنها با مشکل روبرو بودند و از طریق تانکر به آنها آب میبردند و یا اینکه اهالی از چشمهها آب میآوردند که مشکلات بهداشتی زیادی داشت و زمانی که ما به کمک بسیج سازندگی و دستگاههای ذیربط کارهای آبرسانی را انجام دادیم، کل روستا ما را در آغوش کشیدند و به قدری خوشحال بودند که اصلا نمیدانستند این ذوقشان را پنهان کنند».
چه پروژههای در دست اقدام دارید؟
« یک پروژه آبرسانی در یکی از روستاهای اطراف صوفیان را به اتمام خواهیم رساند که تقریبا ۹۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد؛ این پروژه برای روستایی است که چندین سال بود با مشکل آب شرب روبرو هستند و همچنین یک مسکن محروم با پیشرفت فیزیکی ۸۰ درصد را نیز در دست اقدام داریم و در مجموع هر سال چند مسکن محروم و چندین پروژه آبرسانی را در روستاهای محروم انجام میدهیم».
فارس: تا حالا پیش آمده، همه چیز را رها کنید و بگید اصلا من چرا باید کار جهادی انجام بدهم؟
« آره، بارها شده که کم بیارم، یا از دوستهای جهادیام کم بیاورند، ولی تسلیم نشدهایم و دوباره به خودمان انگیزه دادیم و از اول شروع کردیم، در گروه همه هوای هم را دارند و اجازه نمیدهند تا کسی پا پس بکشد اما از برخی خلف وعدهها گلایه داریم؛ کاری نمیکنید لاآقل سنگ هم جلوی پای ما نندازید».
خوشحالی مردم بهترین مزد
بهترین دعایی که بعد از اتمام پروژهها شنیدهاید؟
«خیلی دعا میکنند و همهشان انصافا میچسبد؛ اما قشنگترین دعایی که کردند عاقبت بخری بود، چنان از ته دل دعا میکنند که آدم مطمئن میشود که حتما عاقبت بخیر خواهد بود».
فارس: تا حالا شده از پول خودتان در کار جهادی استفاده کنید؟ حالا منظورم تنها خود شما نیست و بقیه اعضای گروه هم منظورم است!
«خیلی زیاد؛ درست است که همیشه خیرین در کنار ما هستند و اصلیترین کار را انجام میدهند ولی در برخی موارد بچهها از جیب خودشان برای پشرفت کارها هزینه میکنند! مگر چه عیبی دارد؛ خداوند هزار برابرش را به طرق مختلف به زندگیمان برمیگرداند».
شما و بقیه اعضای گروه جهادی همگی بسیجی هستید، بسیجی را رسانههای آن طرف آبی در جامعه یک جوری معرفی کردند که همیشه برخورد چکشی از آنها انتظار میرود، بسیجی و کار جهادی؟
اتفاقا بسیج یعنی عین کار جهادی؛ این حرفها نیز شانتاژ و بازی رسانهای است؛ بسیج آنقدر گستردگی فعالیت دارد که واقعا در معرفی آنها کم کاری شده است، قطعا اگر بسیج خوب معرفی شود و کارهایش برای مردم تبیین شود مه به ارزش و جایگاه بسیج پی خواهند برد؛ همانطور که رهبر معظم انقلاب مدام تاکید بر جهاد تبیین دارند این کار باید در معرفی کارهای جهادگران بسیجی هم صورت گیرد».
حرف آخر، ناگفتهای مانده که دوست داشتید بگویید؟
« از همسرم تشکر میکنم که همیشه پشت من بود، هیچ وقت از نبودنهام اعتراض نکرد و همیشه من را برای ادامه این کار تشویق کرد، همچنین از فرمانده پایگاه و حوزه و بسیج سازندگی تشکر میکنم که مسیر را برای خدماترسانی هر چه بیشتر ما برای مردم تسهیل میکنند».