به گزارش تریبون تبریز، وقتی ساز پیری کوک میشود؛ روایت معلمان و سالمندانی که نغمهی امید را دوباره ساختند، شنیدنی تر می شود. صدای نفسهای آرام، دستهایی چروکیده، و نگاهی که هنوز برق زندگی در آن پیداست.
در میان اعضای این گروه، چهرههایی از نسل معلمان بازنشسته به چشم میخورند؛ کسانی که سالها عمر خود را صرف آموزش و تربیت فرزندان این سرزمین کردهاند.
اکنون، پس از بازنشستگی و گذر عمر، این آموزگاران با پیوستن به گروه کر بازنشستگان، خود را برای کسب حال خوب و بخشیدن حال خوب به دیگران آماده کردهاند.
نغمه های زندگی
ساعت ۱۱ قبل از ظهر است؛ در سالن کوچک فرهنگسرای فرشته شمالی شهرداری تبریز، مردی با موهای سفید و چهرهای خندان، آرام دستهایش را روی کلیدهای کیبورد میگذارد. بانوی سالمندی با چشمان درخشان پشت شیشه های عینکاش نتاش را بلند میکند و صدای خود را با صدای ریتم هماهنگ میکند و یکی هم فقط با ریتم دست میزند.
آنان در گروه کر موسیقی سالمندان بازنشسته، نهتنها یاد گرفتهاند دوباره لبخند بزنند، بلکه با نغمههای خود حال دیگران را نیز خوش میکنند.
اعضای این گروه بین ۶۵ تا ۸۵ سال سن دارند؛ بیشترشان نه تحصیلات موسیقی دارند و نه سابقهی هنری. اما همهشان چیزی مشترک با عنوان عطش زندگی و نیاز به معنا دارند.
در گوشهای از سالن، رهبر گروه، آقای «کریم مغفرت» ۷۲ ساله، دبیر بازنشسته یکی از هنرستان های تبریز با لبخند به خبرنگار نصر اظهار کرد: ما هر هفته جمع میشویم تا ثابت کنیم هنوز زندهایم، هنوز میشود زیبا بود.
وی با اشاره به اینکه وقتی مینوازم، حس میکنم هنوز در کلاس درس ایستادهام و دارم چیزی یاد میدهم، اذعان کرد: همانگونه که سالها پیش کلاس درس را با عشق و صبر اداره میکردم، حالا صحنهی موسیقی را با همان عشق، اما با صدایی تازه، پر میکنم.
دبیر گروه کر بازنشستگان گفت: در جهانی که اغلب «پیری» را مترادف با «پایان» میداند، این سالمندان به شکلی آرام و زیبا، تعریف تازهای از عمر انسان ارائه میدهند.
مغفرت تصریح کرد: زندگی را میشود در هر سنی از نو آغاز کرد، اگر هنوز شوقی در دل باشد. برای این گروه، موسیقی فقط سرگرمی نیست؛ نوعی درمان است.
مربی گروه که خود نوازندهی حرفهای است، با احترام از شاگردان سالمندش یادکرد و گفت: شاید از نظر تکنیک ضعیف باشند، اما از نظر احساس، هیچ جوانی به پایشان نمیرسد. نتهایشان از عمق تجربه میآید، نه از تمرین صرف.
وی با بیاناینکه آنها با سازهایشان نه فقط موسیقی، بلکه پیامی از امید مینوازند، تاکید کرد: هر صدای تازه، یعنی هنوز فرصتی برای بهتر زیستن وجود دارد.
خانم “محمودی”، دبیر بازنشستهی ادبیات فارسی، با لبخند گفت: آن روزها واژهها را میآموختم، امروز نُتها را می آورم. هر دوشان زیبا هستند، چون جان انسان را زنده میکنند.
وی افزود:پس از فوت همسرش دچار افسردگی شدید شده بودم و سه سال پیش، فقط در اتاقم مینشستم و به عکس همسرم نگاه میکردم. حالا با آواز خواندن حس میکنم هنوز چیزهایی هست که میشود برایشان زندگی کرد.
خانم “ابراهیمی”، ۶۵ ساله دارد و تازه وارد گروه موسیقی و خوانندگی شده است. وی در گفت وگو با خبرنگار نصر افزود: وقتی میخوانم، حس میکنم دوباره جوانم. انگار صدایم هنوز جوان است؛ انگار دستهایم با هر نت، زمان را پس میبرند.
گاهی یک نُت ساده، میتواند سکوتی چندساله را بشکند.
اینجا، موسیقی فقط صدا نیست؛ نوعی درمان است، نوعی بازگشت به خودِ از یادرفته
هنر بهعنوان درمان، نه تفریح
دکتر «ساناز برزگر»، روانشناس سالمندی، دربارهی پدیده سالمندی گفت: احساس بیفایدگی یکی از چالشهای بزرگ دوران سالمندی است. افراد وقتی بازنشسته میشوند، نقش اجتماعیشان کمرنگ میشود و هویتشان آسیب میبیند. هنر، بهویژه موسیقی، میتواند دوباره حس “من مفیدم” را در آنان بیدار کند.
وی ادامه داد: تحقیقات داخلی و بینالمللی نیز نشان میدهند که موسیقی باعث کاهش افسردگی و اضطراب در سالمندان شده و حتی حافظه و تمرکز آنان را تقویت میکند.
برزگر با بیاناینکه فعالیتهای هنری گروهی در سالمندان، دو اثر مثبت دارد، تصریح کرد: افزایش سلامت روان از طریق بیان احساسات و کاهش تنهایی، بازسازی هویت اجتماعی؛ چراکه افراد دوباره عضوی از یک گروه، یک پروژه و یک هدف مشترک میشوند.
وی افزود: شکلگیری گروههای موسیقی سالمندان میتواند بهعنوان الگوی نوین “فعالسازی سالمندی” در سیاست گذاریهای فرهنگی کشور مطرح شود.
این روانشناس حوزه سالمندی تاکید کرد: ایجاد چنین فضاهایی در فرهنگسراها و خانههای سالمندان، هزینهای اندک اما اثری عمیق در سلامت روان، پیشگیری از انزوا و افزایش نشاط اجتماعی دارد.
برزگر با بیان اینکه هر چین بر چهرهی سالمند، خطی از تجربه و دانایی است، و هر نگاه، یادآور فصلی از تاریخ زیستهی این سرزمین، اظهار کرد: سالمندان ذخیرهای از صبر، عشق، و دانشی هستند که نسلها را ساخته اند. آنچه در کتابها نمیتوان یافت، در خاطرات، نگاه و رفتار سالمندان میتوان آموخت؛ شاید وقت آن رسیده که جامعه، نگاهش به کهنسالی را از «پایان بهرهوری» به «آغاز معنا» تغییر دهد.
وی با اشاره به اینکه حقیقت این است که سالمندان در روزگار ما، با چالشهای سنگینی روبهرو هستند، اذعان کرد: بسیاری از آنان، پس از سالها تلاش و خدمت، امروز درگیر دغدغههای معیشتی، گرانی، و فشار اقتصادیاند. بازنشستگی برایشان نه آغاز آرامش، بلکه آغاز نگرانیهای تازه شده است. در کنار مسائل مالی، حس تنهایی، دوری از نقش اجتماعی و ترس از «بیفایدگی» نیز دل بسیاری را فرسوده میکند لذا سالمندان بیش از هر زمان، به توجه، احترام و حضور اجتماعی نیاز دارند، نه ترحم یا فراموشی.
جامعه و دولت، مسئولیتی سنگین در قبال این نسل دارند
این روانشناس بالینی و خانواده تاکید کرد: جامعه و دولت مسئولیت سنگینی در قبال این نسل دارند. ایجاد زیرساختهای فرهنگی، درمانی و رفاهی، تنها بخشی از وظیفه است و مهمتر از آن، فرهنگسازی برای حفظ کرامت و مشارکت سالمندان است. سالمند باید احساس کند هنوز مفید است، هنوز دیده میشود، هنوز صدایش ارزش دارد.
برزگر ادامه داد: وقتی سالمند بتواند در گروه موسیقی، کلاس آموزش، یا فعالیت اجتماعی حضور یابد، دوباره احساس حیات میکند و آن احساس، بزرگترین داروی روح انسان است.
به گزارش نصر، وقتی ساز پیری کوک میشود، جهان دوباره آهنگ امید را میشنود. اگر جامعهای بتواند ساز پیری را کوک کند، در واقع ساز انسانیت را کوک کرده است و در آن جامعه، نه تنها سالمندان، بلکه همهی نسلها در هارمونی زندگی خواهند نواخت؛ زیرا امید، صدایی است که از قلب تجربه برمیخیزد و هیچ سنی برای نواختنش دیر نیست.